قره‌داغ؛ نگین آذربایجان

قره‌داغ؛ نگین آذربایجان

یادداشتی از: احمد حسن نژاد ارزیل

وبلاگ دیزمار: قره‌داغ ناحیه کوهستانی وسیعی است در شمال استان آذربایجان‌شرقی، که از شمال کوه قوشاداغ در جنوب اهر تا حاشیه جنوبی آراز گسترده ‌است. این منطقه در شرق با شهرستان مشگین‌شهر و مغان، در جنوب با شهرستان سراب، و در غرب با شهرستان تبریز و شهرستان مرند هم‌مرز است.

 امروزه قره‌داغ دقیقاً به مجموع 18 محال دیزمار، اسپیران، رودقات شرقی، اصلاندوز، ازومدول، دودانگه، چهاردانگه، یافت، دیکله، ورگهان، مئشه‌پارا، کیوان، گرمادوز، منجوان، حسن‌آباد، مواضع‌خان، اهر و کلیبر گفته می‌شود. گرچه هریس و بدوستان تا چندی پیش تابع شهرستان اهر بودند، اما جزو محال‌های قره‌داغ به حساب نمی‌آیند. از نظر وسعت محال‌های دیزمار و گرمادوز بزرگترین و محال‌های ورگهان و دودانگه کوچکترین محال قره‌داغ می‌باشند.

زبان مردم قره‌داغ ترکی آذربایجانی است. تنها روستای غیرترک زبان منطقه، روستای کرینگان ورزقان است.

 اکثریت مردم قره‌داغ پیرو مذهب شیعه دوازده‌امامی هستند. تا اوایل قرن بیستم جمعیت مسیحی قابل ملاحظه‌ای در روستاهای قره‌داغ به ویژه در شهرستان خداآفرین فعلی زندگی می‌کردند. همچنین در بخشی از روستاهای منطقه پیروان اهل حق (گوران) و یا به عبارت دیگر علی‌اللهی که در اصل متعلق به ایل شاملو هستند، زندگی می‌کنند. از روستاهای عمده شاملونشین منطقه می‌توان روستای عاشقلو، مرکز بخش منجوان را نام برد.

 تا قبل از انقلاب، اقتصاد منطقه تقریبا خودکفا بود. علاوه بر پرورش دام و طیور، کشت انواع محصولات زراعی و باغی در قره‌داغ رواج داشت. با انجام اصلاحات ارضی و به دنبال آن کوچک شدن قطعات، فرسایش شدید خاک، اجرای طرح تخته‌قاپو کردن عشایر، اعلام بخشی از منطقه به عنوان منطقه حفاظت‌شده و چندین عامل دیگر باعث شد روستاییان به شهرهای بزرگ مهاجرت کنند و مشاغل کشاورزی و دامپروری از رونق بیافتد.

 امروزه علاوه بر زراعت، باغداری و دامپروری، بخشی از ساکنان منطقه در مشاغلی چون صنایع دستی (عمدتا قالب بافی)، زنبورداری، کارگری در معادن، کارهای خدماتی و اداری فعالیت دارند.

 قره‌داغ منطقه‌ای تاریخی است. وجود ده‌ها قلعه نظامی مانند بذ، جوشون، پشتاب، قهقهه، آغجاقلعه و...، چندین کاروانسرای تاریخی، بناهایی چون مقبره شیخ شهاب‌الدیدن، مسجد خاروانا، گنبد الله الله کبودگنبد، مجموعه تاریخی کوردشت، ساختمان دامداش امیر ارشد، بنای تومانیانس وینق، پل‌های تاریخی خداآفرین و د‌ه‌های بنای دیگر دلیلی بر این ادعاست.

این منطقه از لحاظ مناظر طبیعی و خدادادی هم بسیار غنی است. به طوری ۷۲٬۴۶۰ هکتار از اراضی منطقه از سوی سازمان یونسکو بعنوان ذخیره‌گاه زیست‌کره ثبت شده است. زیبایی‌های چیچک‌لی، دره مکیدی، آینالو، کامتال و ییلاقات خاروانا و پیرسقا هر بیننده‌ای را مسحور خود می‌سازد.

قره‌داغ از مناطق معدنی ایران محسوب می‌شود. معادن مس سونگون، مزرعه، هفت‌چشمه و مسجدداغی، معدن نفلین‌سینیت کلیبر، معادن طلای اندریان، مزرعه شادی، شرف‌آباد و هیزه‌جان، معدن آهن آستامال و... بخشی از معادن شناخته شده این منطقه است.

 منطقه قره‌داغ از لحاظ استراتژیکی جایگاه مهمی دارد. این منطقه با دو کشور جمهوری آذربایجان و ارمنستان همجوار است و در صورت تکمیل بزرگراه‌های تبریز _ ورزقان _خاروانا و تبریز _ اسپیران_ خاروانا_ نوردوز، نزدیکترین مسیر ارتباطی تبریز به منطقه قفقاز از قره‌داغ خواهد گذشت. واقع شدن بخشی از قره‌داغ در محدوده منطقه آزاد ارس در سال‌های اخیر بر اهمیت تجاری و سرمایه‌گذاری این منطقه افزوده است.

منبع: http://dizmar.blogfa.com/post/98

استاندار آذربایجان شرقی به کمک مصدومان جاده اهر-تبریز شتافت + عکس

استاندار آذربایجان شرقی به کمک مصدومان جاده اهر-تبریز شتافت + عکس

خبرآنلاین: استاندار آذربایجان شرقی در مسیر بازدید خود از اهر به تبریز با مشاهده تصادف تا رسیدن نیروهای امدادی به یاری مصدومان حادثه شتافت.

به گزارش خبرآنلاین به نقل از نصر، اسماعیل جبارزاده که خود از پزشکان حاذق تبریز به شمار می آید، نسبت به امداد اولیه و مداوای مصدومان جاده ی اهر-تبریز اقدام کرد.

چندی پیش نیز توریست های هلندی در حال عبور از این محور نسبت به امدادهای پزشکی برای مصدومان یک حادثه در جاده اهر-تبریز اقدام کرده بودند.

منبع: http://www.khabaronline.ir/%28X%281%29S%28exij4pwg4o3vrld1yyx1ppiq%29%29/detail/540197/provinces/Azarbayjansharghi

نظری بر پروژه بزرگراه اهر - تبریز و یک حاشیه

نظری بر پروژه بزرگراه اهر - تبریز و یک حاشیه

یادداشتی از: جعفر خضوعی

پایگاه خبری- تحلیلی نصر: امروز هم در جاده اهر - تبریز تصادف شد و یک نفر کشته و چند نفر راهی بیمارستان شدند. به همین بهانه نظری بر پرونده قطور بزرگراه اهر - تبریز دارم.

طی سال ها پیگیری رویدادها و کار خبری؛ برای حوادث مربوط به محور اهر - تبریز بسیار کار کرده ام. از آیین کلنگ زنی در محل اشدلق ( شهریور 87) که حضور داشتم تا به امروز. آقای دینی ( نماینده اهر و هریس در مجلس هفتم) این پروژه را تا کلنگ زنی مهیا ساخت و آقای مسعودی ریحان ( نماینده اهر و هریس در مجلس هشتم) کلنگ آغاز آن را بر زمین زد. آن روز مدیرکل راه و شهرسازی یک اهری بود( سغندلی) که پس از آن راهی استان دیگر بود و جای او را یک اهری دیگر ( علیزاده) گرفت.
از شهریور ماه 87 تا شهریور 92 به مدت پنج سال عمر این پروژه در دولتین احمدی نژاد گذشت. در سال 91 و سال آخر دولت او بزرگراه اهر - تبریز را هم به فهرست پروژه های مهر ماندگار بردند( تا در این دولت به پایان برسد). چون هزاران پروژه را آغاز کرده و یا وعده داده بودند و قادر به ادامه و اتمام آن نبودند( مثل ورزشگاه اهر در جوار اداره امور عشایر واقع در محور مشکین شهر که هنوز هم از حد پی فراتر نرفته است).
دولت احمدی نژاد به اتمام رسید اما بزرگراه 90 کیلومتری اهر - تبریز به جایی نرسید و مجبور شدند 12 کیلومتر از فاز اول و 8 کیلومتر از فاز سوم را افتتاح کنند. در این مدت سکاندار استانداری آذربایجان شرقی و نماینده عالی احمدی نژاد در استان احمد علیرضابیگی بود.
بزرگراه اهر - تبریز هرگز در اولویت اصلی این مقامات در استان نشد و این همه طول کشید. در حالی که بنا به اظهار مسئولان و نمایندگان اهر و هریس در مجلس سالانه بیش 100 نفر در این محور جان خود را از دست می دهند.
نمایندگان اهر و هریس در مجالس هشتم و نهم به کرات و با ادبیات لازم هشدار و تذکر دادند که البته آنچه به جایی نرسید فریاد بود. مدیرکل راه هم که اهری بود...
وضعیت دولت روحانی پس از احمدی نژاد را همگان کم و بیش می دانند و وضعیت اقتصادی کشور را. اما این نیز دلیل نمی شد که بزرگراه اهر - تبریز به صورت اضطراری در اولویت اول استانداری آذربایجان شرقی قرار نگیرد. سال اول این دولت مثل قبل گذشت اما در سال دوم آن بود که اهمیت موضوع برای دولت آشکار شد ( سال گذشته در چنین ایامی بود که روحانی در سفر استانی خود به آذربایجان شرقی و در اعلام پروژه های مهم استان ابتدا از بزرگراه اهر - تبریز نام برد و از اختصاص 90 میلیارد تومان برای آن خبر داد) و اکنون روند احداث آن را شاهد هستیم و قول داده اند امسال به اتمام برسانند.
ما نیاز به دولت متعهد و کاربلد داریم که برای توسعه متوازن و عادلانه کشور تمایل و برنامه و همت داشته باشد. باور کنید بخشی از توجه ضروری دولت به این پروژه صدای مستقلی بود که به ویژه پس از تصادفات جانخراش در زمستان سال 93 از اهر به پایتخت رسید( تصادفی که در آن پنج مسافر در آتش سوختند و تصادفی که پنج معلم در آن جان باختند).
پروژه بزرگراه اهر - تبریز مصداقی روشن از کارکرد و عملکرد دولتین احمدی نژاد در کشور است؛ آن هم با درآمدهای بالای نفتی.
در چنین اوضاع و احوالی مردم اهر و هریس سالانه حدود 100 میلیارد تومان یارانه گرفتند و می گیرند. یارانه گرفتیم اما در مقابل تورم تا 40 درصد بالا رفت و رشد اقتصادی کشور به زیر صفر سقوط کرد. قرار بود فقر ریشه کن شود اما حالا دوباره به نام فقرا و مستضعفین تریبون علم می کنند! به راستی فقر کی باید ریشه کن شود و کشور؛ فقیر و مستضعف نداشته باشد تا همه حال شان خوب باشد. خانه خوب و غذای کامل. ماشین خوب و لباس خوب.
به هر حال که زندگی فقط چهاردیواری داشتن و یک لامپ روشن و یک یخچال و پلوی تخم مرغ و سیب زمینی در سفره داشتن نیست. زندگی؛ استانداردها و سرانه های مشخصی دارد. آمد و شد ایمن هم از حقوق زندگی است.
اقتصاد کشور باید در ریل دانش به حرکت درآید. اقتصاد علم است. توزیع فقر نیست...دولت باید دولت دانش بنیان باشد. اگر ژاپن فقر ندارد و آن همه رفاه برای مردمش فراهم است کاری ندارد دریابیم؛ بدون حتی یک هزارم منابع طبیعی ما چگونه چنین شده است؟

منبع: http://nasrnews.ir/News/tabid/243/ArticleID/51299/%D9%86%D8%B8%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D8%B1-%D9%BE%D8%B1%D9%88%DA%98%D9%87-%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%87-%D8%A7%D9%87%D8%B1-%D8%AA%D8%A8%D8%B1%DB%8C%D8%B2-%D9%88-%DB%8C%DA%A9-%D8%AD%D8%A7%D8%B4%DB%8C%D9%87

تاخت و تاز طاعون بر اقلیم روستاییان بی بضاعت قره داغ

تاخت و تاز طاعون بر اقلیم روستاییان بی بضاعت قره داغ

یاداشتی از: احمد حسن نژاد ارزیل

وبلاگ مازار: جمعه که رفته بودم ارزیل، به عینه ترس و وحشت ناشی از بیماری تب برفکی را در چهره سیاه و سوخته روستاییان شاهد بودم. حالا بعد از چند روز تازه متوجه می شوم بروز و ظهور چنین ترسی، چندان نیز بی جا و تعجب آور نبوده است. چرا که یک سهل انگاری کوچک می توانست در چشم به هم زدنی تمام دار و ندار یک روستایی را به تاراج برد.

علیرغم اینکه در این ماه از سال تامین علوفه خشک، کاری بس سخت و هزینه بر است، اما روستاییان حاضر بودند همه سختی ها را به جان بخرند و گاو و گوسفندان شان را دور از دام های در و همسایه در طویله نگه دارند تا بلکه بتوانند تنها منبع درآمد و معیشت شان را از تهلکه بیماری تب برفکی به سلامت عبور دهند.

 آری! تب برفكي يا «بيماري دهان و پا» که عنوان «طاعون صنعت دامداری آذربایجان» را نیز از آن خود کرده، این روزها تازیانه در دست و بی هیچ رحم و شفقتی بر اقلیم روستاییان کم درآمد و بی بضاعت قره داغ حکم می راند.

اما تب برفکی چیست؟ تب برفکی يك بيماري عفوني و كشنده ويروسي است كه موجب بيمار شدن حيوانات زوج سم از جمله گاو اهلي و اعضاي خانواده گاوسانان مي‌شود. اين ويروس عامل بيماري در ابتدا به مدت دو تا سه روز تب شديد ايجاد كرده و در پي آن تاول هايي در داخل دهان و روي پا ظاهر مي‌شود كه ممكن است پاره شده و موجب لنگش حيوان شود. اين بيماري بسيار واگيردار است و قطرات آيروسل دفع شده از حيوان آلوده، تماس با تجهيزات دامداري، غذا، وسايل نقليه، البسه آلوده و حيوانات شكارچي اهلي و وحشي موجب گسترش بيماري مي‌شود.

كنترل بيماري منوط به واكسيناسيون، مراقبت شديد نقل و انتقال حيوانات، قرنطينه كردن حيوانات مبتلا، اعمال محدوديت در خريد و فروش حيوانات و گاهي معدوم نمودن ميليون‌ها راس دام است. گاو، گاو ميش، گوسفند، بز، خوك، گوزن و آهو به بيماري تب برفكي حساس مي‌باشند.

کانون اصلی بیماری: هرچند در حال حاضر کانون بیماری تب برفکی در استان، شهرستان اهر اعلام می شود و گویا بیشترین میزان مرگ و میر دام را به خود اختصاص داده است، اما واقعیت این است که قلمروی بیماری به سرعت در حال گسترش است و شهرستان های هریس، ورزقان، کلیبر، مرند و جلفا نیز گریبانگیر این بیماری دامی هستند.

مدیرکل دامپزشکی استان امروز در نشست كارگروه امنيت غذايي استان میزان تلفات دام ناشی از بیماری تب برفکی را از ابتداي سال جاري تا زمان حاضر يكهزار و 242 راس بز، گوسفند و گاو اعلام کرده است. اما آمار واقعی تلفات بی شک بسیار بیشتر از اینهاست چرا که جمع آوری آمار دقیق تلفات دام آن هم در گستره وسیع چندین شهرستان کار دشواری است.

فارغ از همه عوامل دخیل در بروز و گسترش این بیماری، آنچه در این میان مهم می باشد، اقدام عملی در مقابله با آن است. چنانچه مسئولان امر جدیت لازم را در مقابله با این بیماری نداشته باشند و تمهیدات اساسی برای واکسینه کردن دام های منطقه به عمل نیاورند، تب برفکی، نه تنها شهرستان های همجوار بلکه صنعت دامپروری همه استان و حتی استان های همجوار را نیز به کام نابودی خواهد کشاند.

منبع: http://arzil000.blogfa.com/post-224.aspx

الحاق به منطقه آزاد ارس؛  مهمترین خواسته اهالی خاروانا از نماینده منتخب مجلس دهم

الحاق به منطقه آزاد ارس؛

مهمترین خواسته اهالی خاروانا از نماینده منتخب مجلس دهم

اختصاصی خاروانا نیوز: همچنانکه قبلا نیز در وبلاگ خاروانا نیوز اشاره کرده بودیم، الحاق به منطقه آزاد ارس یکی از مهمترین خواسته اهالی این منطقه است. با توجه به اینکه بهره برداری از بزرگراه­های مطرح شده و (مثلا) در حال احداث سالها به طول می انجامد، لذا اتصال به مرکز استان و صنعتی ترین شهر شمالغرب کشور به عنوان مهمترین راهکار حل مشکلات زیرساختی این منطقه محروم در کوتاه مدت و حتی میان مدت ناممکن به نظر می رسد. گرچه اتمام بدنه اصلی سد حاجیلار نیز از بعد کشاورزی و گردشگری برای پیشبرد اهداف توسعه اقتصادی منطقه بسیار مهم است ولی احداث پایاب سد و ایجاد امکان استفاده برای عموم از اب آن باز سالها به طول خواهد انجامید.

بنابراین مهمترین فرصت پیش روی توسعه اقتصادی منطقه خاروانا که می تواند در کوتاه مدت یا میان مدت محرومیت را از چهره این منطقه تاریخی قره داغ بزداید، طرح الحاق قسمتی از این منطقه به منطقه ازاد ارس می باشد. طرحی که به عنوان هسته کلیدی در سند تدبیر و توسعه شهرستان نیز گنجانده شده است و لذا در صورت پیگیری صحیح و مجدانه مسئولین ذیربط قطعا حمایت دولت و استاندار محترم را به دنبال خواهد داشت.

طرح الحاق خاروانا به منطقه آزاد ارس یکی از طرح هایی است که در زمان نمایندگی مهندس علیزاده کاسین در مجلس هشتم مطرح شد و حتی قسمتی از کارهای مطالعاتی این طرح انجام گردید ولی بنا به دلایل نامعلومی به نتیجه نرسید. در دوره بعد یعنی دوره نمایندگی مهندس دهقانی در مجلس نهم طرح الحاق خاروانا به منطقه آزاد ارس از سوی ایشان نیز به عنوان یکی از مهمترین شعارهای انتخاباتی استفاده شد و در طول سالهای گذشته نیز پیگیری هایی توسط ایشان صورت پذیرفت منتها با توه به اینکه ایشان در کنار خاروانا الحاق قسمتی از بخش مرکزی ورزقان از جمله مس سونگون به منطقه آزاد را نیز خواستار بودند، نتیجه تلاش های وی نیز هیچ وقت به نتایج مثبتی ختم نشد. دلیل اصلی شکست طرح پیشنهادی به نظر نگارنده گنجاندن بخش مرکزی در کنار بخش مرزی خاروانا بود که بنا به مرزی نبودن منطقه ورزقان و راه دور و پر و پیچ و خم این منطقه از ارس تصویب چنین طرحی دور از ذهن به نظر می رسید (گرچه ناممکن هم نیست).

لذا طرح دوباره برنامه الحاق منطقه خاروانا به منطقه آزاد ارس (بدون پیشنهاد بخش مرکزی که قطعا کار تصویب را ناممکن کرده و یا خیلی به تاخیر خواهد انداخت) همانند مجلس دوره هشتم، از خواسته های مهم اهالی خاروانا از مهندس علیزاده نماینده منتخب مردم در مجلس دهم می باشد. امیدواریم این موضوع در کنار سایر فرصت های مهم منطقه خاروانا از برنامه ها و اهداف کاری ایشان در طول دوره نمایندگی شان باشد.

کنسرت رویامداسان در اهر، قلب قره داغ را شاد کرد

 کنسرت رویامداسان در اهر، قلب قره داغ را شاد کرد

یاداشتی از: جعفر خضوعی اهر

وبلاگ یوخا: کنسرت موسیقی « رویامداسان» طی روزهای 17،16 و 18 دی ماه در آمفی تئاتر میرزا جعفر قراجه داغی مجتمع فرهنگی و هنری اهر برگزار شد. کنسرت« موسیقی عاشیقی» نخستین کار گروه موسیقی ولکان بود. این گروه را آیدین مهدی پور تشکیل داده است. قره داغ مهد موسیقی عاشیقی است و انتخاب شهر اهر مرکز تاریخی این منطقه برای نخستین اجرای این گروه از سوی مهدی پور اقدامی نمادین و پرمعنا بود. خانواده مهدی پور و بخصوص چنگیز مهدی پور در ایجاد نوآوری ها و به روز کردن موسیقی عاشیقی بسیار کوشش کرده و به موفقیت های بزرگی دست یافته اند. گروه موسیقی دالغا به سرپرستی چنگیز مهدی پور در این نوآوری و به بروز سازی موسیقی عاشیقی موفق عمل کرده است. تشکیل گروه موسیقی « ولکان» نیز در همین راستا دارای اهمیت است.

گفته می شود کنسرت « رویامداسان» نخستین کنسرت موسیقی عاشیقی در اهر است و کنسرت عاشیقی مستقلی تاکنون در این شهر به این شکل برگزار نشده بود. اگرچه  عملی شدن کنسرت مورد بحث نتیجه ماه ها تلاش و کوشش عوامل آن بوده است و در این راه برخی از مسئولان و دستگاه های دولتی همراهی و مساعدت داشته اند اما متأسفانه برنامه تبلیغی درازمدت و مناسبی نداشت. تنها یک هفته مانده به برگزاری پوستر این کنسرت به فضای عمومی آمد. پوستری که در آن، عناوین؛ « عاشیق» و«کنسرت» و تصویر « قوپوز» غایب بود(!) و کلا تداعی کننده موسیقی عاشیقی نبود. با این همه استقبال شهروندان هنردوست اهری افتخارآمیز بود. به ویژه در شب سوم استقبال گسترده ای به عمل آمد.

شب دوم اجرای کنسرت « رویامداسان» با حضور مهدی پورها رقم خورد. علاوه بر آیدین مهدی پور قوپوز نواز جوان و مدیر گروه موسیقی ولکان، حضور فرخ مهدی پور پدر او و چنگیز مهدی پور عموی او، مهدی پورها را در یک قاب آورد. همزمان حضور عاشیق ولی عبدی و عاشیق ابراهیم قره داغلی کنسرت را وزن مضاعفی بخشود.

اعضای جوان گروه موسیقی ولکان بسیار هنرمندانه ظاهر شدند و اجراهای شگفت انگیز و تحسین برانگیز ارائه دادند. صدای امیر نوروزی و وحید مرادلو دلنشین است. آواز این کنسرت بر عهده آنها بود و بحق خوب ظاهر شدند. تکنوازی آیدین مهدی پور از دیگر بخش های برجسته این کنسرت بود. تکنوازی تاریخی. صدای قوپوز از دل تاریخ می آمد. صدای فرهنگ این خطه بود. پر از معنا. پر از احساس.

رویامداسان نشان داد که نشست غبار بر سیمای فرهنگ اصیل با برنامه های فاقد اصالت و بی ریشه و سطحی که متأسفانه باعث تغییر و تنزل ذائقه هنری در جامعه ما شده است، به راحتی قابل گردگیری است. رویامداسان دست در اعماق فرهنگ بومی ما برد و تلنگری که ما را به آرشیو ذهن تاریخی مان مراجعت داد. امروز متأسفانه خاکریزهای فرهنگی مان یکی پس از دیگر به تصرف تهاجم فرهنگی بیگانه درمی آید و ما با فرهنگ بومی خودمان و به عبارتی با احیا و تقویت فرهنگ بومی خودمان می توانیم به مقابله با این تهاجم برخیزیم. فرهنگ ایرانی ـ اسلامی اصیل خودمان.

منبع: http://www.kh1353.blogfa.com/post-845.aspx

پرونده جنگل های ارسباران مسافر یونسکو می شود

مدیر کل میراث فرهنگی آذربایجان شرقی:

پرونده جنگل های ارسباران مسافر یونسکو می شود

ایرنا: مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی آذربایجان شرقی اعلام کرد: در بررسی های به عمل آمده توسط کارشناسان سازمان میراث فرهنگی،صنایع دستی و گردشگری کشور پرونده جنگل های ارسباران از رقبای خود پیشی گرفت تا به عنوان نماینده ایران درسال 2017 برای ثبت در فهرست میراث طبیعی جهان بهمن سالجاری به سازمان یونسکو ارسال شود.

فرزین حق پرست روز یکشنبه در جمع خبرنگاران با اشاره به سفر و بازدید یک ماه پیش معاون میراث فرهنگی سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی کشور از جنگل های ارسباران افزود: پرونده منطقه حفاظت شده ارسباران پس از یکسال پیگیری کارشناسان و نمایندگان سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، سازمان حفاظت محیط زیست و سازمان جنگل ها و مراتع ماه آینده با هدف ثبت جهانی به یونسکو ارسال می شود.
به گفته وی پس از بررسی های به عمل آمده، کلیات ساختار و تشکیلات مدیریتی پرونده ارسباران مورد تایید قرار گرفت و اکنون آماده ارسال و ثبت در فهرست آثار جهانی است.
حق پرست افزود: درصورت ثبت جهانی جنگل های ارسباران، این منطقه به عنوان دومین اثر طبیعی کشور در فهرست میراث طبیعی جهان جای خواهد گرفت.
مدیر کل میراث فرهنگی،صنایع دستی و گردشگری آذربایجان شرقی با ابراز خرسندی از رویداد های خوبی که اخیرا در حوزه میراث فرهنگی و گردشگری استان رخ داده است، تاکید کرد: مسئولیت اداره کل میراث فرهنگی با این انتخاب شکل جدید و البته جدی به خود می گیرد.
وی در تشریح مراحل و راهی که پرونده جنگل های ارسباران تا ثبت جهانی شدن دارد، گفت: پس از ارسال پرونده به یونسکو ما فرصت داریم تا نواقص و موارد مورد تاکید توسط کارشناسان پرونده را برطرف کنیم و تیر ماه 95 کارشناسان سازمان یونسکو برای ارزیابی و انطباق پرونده با مستندات به این منطقه سفر می کنند.
وی افزود: هر ساله تنها یک اثر از کشورمان شانس معرفی به سازمان یونسکو دارد و در این میان و پس از ارزیابی های نهایی، پرونده های ارسالی از اقصی نقاط جهان تنها یک اثر در کل دنیا امکان ثبت جهانی در فهرست میراث طبیعی را خواهد داشت.


حق پرست خاطر نشان کرد: مدیریت ساخت و سازها به خصوص در روستاهای داخل منطقه ارسباران و ساماندهی کمپ های گردشگری موجود و در شکل کلی تر ساماندهی بصری، به سازی و همسان سازی ساخته ها با طبیعت از موارد مورد تاکید معاون محترم میراث فرهنگی کشور و کارشناسان پرونده جنگل های ارسباران برای تایید نهایی توسط کارشناسان یونسکو برای ثبت جهانی است.
وی اضافه کرد: ایجاد و راه اندازی مراکز مطالعاتی و پژوهشی در منطقه ارسباران از دیگر برنامه های اداره کل برای تسریع و عملیاتی شدن آماده سازی بستر های لازم در روند جهانی شدن جنگل های ارسباران خواهد بود.
وی با اشاره به ویژگی های منحصر به فرد ارسباران برای جهانی شدن اظهار کرد: این منطقه با داشتن کمتر از پنج صدم مساحت کشور بیش از 13 درصد پوشش گیاهی ایران را در خود جای داده است و 29 درصد از پستانداران کشور، 44 درصد پرندگان ایران، 32 درصد از دوزیستان کشور، 9 درصد آبزیان و 20 درصد خزندگان ایران در این منطقه زندگی می کنند.
وی ابراز امیدواری کرد تا با عزم ملی و مردمی و بویژه همکاری و جدیت فرمانداران منطقه ارسباران ثبت جهانی شدن ارسباران در فهرست میراث طبیعی جهان را شاهد باشیم.
منطقه حفاظت شده ارسباران به دلیل حضور عشایر ایل شاهسوند با قدمت سکونت چند هزار ساله در این منطقه و ایجاد تعامل پایدار انسان و طبعیت از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
این منطقه در سال 1977 با پیگیری سازمان محیط زیست به عنوان ذخیره گاه زیست کره در برنامه انسان و کره یونسکو (MAP) ثبت شد.
همچنین در مرزهای جنوبی منطقه حفاظت شده ارسباران در شهرستان ورزقان نیز بقایای فسیلی اجداد ماموت ها یافت شده است که بیانگر قدمت تاریخچه زمین شناسی در این منطقه از ایران است.
جنگل های ارسباران صرف نظر از جاذبه های شکارگاهی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به دلیل وجود گونه های گیاهی و جانوری کمیاب، چشم اندازهای بکر و وسیع و شکنندگی و آسیب پذیری بالای خود در سال های نخست دهه 1350 شمسی ابتدا به عنوان 'منطقه ممنوعه' و سپس 'منطقه حفاظت شده'، معرفی و تحت مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست قرار گرفته است.
این منطقه به لحاظ ویژگی های منحصر به فرد طبیعی در سال 1354 از طرف یونسکو عنوان 'ذخیره گاه زیست کره' را نیز دریافت و از شهرت جهانی برخوردار و به عنوان فسیل زنده معروف شد.
براساس اعلام یونسکو جنگل های ارسباران در زمره 15 منطقه غنی جهان از نظر تنوع ژن های گیاهی و جانوری است.
در این منطقه بیش از یک هزار گونه گیاهی معادل 15 درصد گونه های گیاهی کشور با 46 درصد کاربرد دارویی، 20درصد زینتی، 17 درصد تغذیه ای، 28 درصد علوفه ای، 10 درصد حفاظتی و پنج درصد صنعتی وجود دارد.
تنوع گونه های جانوری ارسباران نیز حدود 320 گونه است که 39 گونه پستاندار، 220 گونه پرنده، 38 گونه خزنده و دوزیست و 22 گونه ماهی را شامل می شود که 'سیاه خروس' گونه منحصر به فرد منطقه در کشور است.
آذربایجان شرقی با سه میلیون و 750 هزار نفر جمعیت و چهار میلیون و 550 هزار کیلومتر مربع وسعت در شمال غرب کشور قرار دارد.

منبع: http://www3.as.irna.ir/eazarbaijan/fa/News/81895804/

ارزیل برگی دیگر از دفتر زیبایی های دیزمار

 ارزیل برگی دیگر از دفتر زیبایی های دیزمار

وبلاگ مرزآباد (سعادتی): اگر طبیعت را دوست باشی و با چشم دل به نظاره کوه و جنگل و رودخانه بنشینی، خواهی دید که دیزمار مانند یک تابلوی نقاشی است که به دست ماهر ترین نقاشان کشیده شده است.

اما روستای ارزیل که مرکز دهستان ارزیل نیز هست، با مناظری چشم نواز برگی دیگر از دفتر زیبایی های دیزمار محسوب می شود. ارزیل در کرانه رودخانه ای پرآب واقع شده است که از کوهستانهای جله (jala) سرچشمه می گیرد. این رودخانه در پایین روستا در میان درختان سر به فلک کشیده بید، با پیوستن به رودخانه ای دیگر که از کوهستانهای طرزم جاری شده است، رودخانه بزرگ گوی چایی را تشکیل می دهد که در انتها به رودخانه آراز (ارس) می پیوندد.

روستای ارزیل علیرغم نوسازی اکثر خانه های قدیمی، هنوز بافت زیبا و قدیمی خود را حفظ نموده است و واقع شدن آن در میان باغات انبوه و سرسبز بسیار دیدنی است. همچنین در این روستا  مرقد امامزادگانی قرار دارد که امامزاده هفت تن نامیده می شود. به دلیل همین محسنات است که ارزیل سالانه پذیرای هزاران مسافر طبیعت دوست و طبیعت گرد است.

منبع: http://marzabad.blogfa.com/post/21

* مطلب به صورت جزئی از سوی خاروانا نیوز مورد ویرایش قرار گرفته است.

عاشیق رسول، تئللی سازی قویدی یئره

 عاشیق رسول، تئللی سازی قویدی یئره

به قلم: جعفر خضوعی اهر

یوخا: عاشیق رسول قربانی ششم مهرماه بدرود حیات گفت. گنجینه ای از هنر و ادبیات عاشیقی. هشتاد سال عمر کرد و شصت و پنج سال با قوپوز زیست و به تعبیر معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی؛ « در ترویج و تعالی موسیقی عاشیقی عمری تلاش بی وقفه کرد». موسیقی عاشیقی از خزائن و از ذخایر عظیم فرهنگ ماست و نقش استوانه هایی چون عاشیق رسول در پاسداشت آن تکرار ناشدنی است. از عاشیق قربانی در عهد صفوی تا عاشیق قربانی در عهد ما چنین هنرمندان بزرگی در قره داغ خدمتگزار فرهنگ و هنر ما بوده اند. بر همین پایه است که این خطه را مهد موسیقی عاشیقی خوانده اند. عاشیق رسول سه هزار بیت شعر در سینه پرورد و تا امروز آورد و شد؛ « سینمده سسلن سازیم وار منیم».

آخرین بار عاشیق رسول را پنجم شهریورماه امسال در آیین نکوداشت سه چهره ماندگار کلیبری دیدم. آنجا قوپوز بر سینه فراز کرد و نواخت؛ چون همیشه. عاشیق رسول « ساری تورپاق» را مطلع ساخت و با « چوبان یایلاقی» و « قره چی» و « اوشاری» اوج گرفت و مجلس را به اوج بُرد. و کلیبر قطعه ای از دیار فرهنگ ساز قره داغ؛ زادگاه اوست. وعده تجلیلش در تبریز چنان نشد که گفته آمد و هرچند خوشحال شد از انتشار مجموعه اشعارش اما بی گلایه هم نبود. مرادخانی معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در آیین تجلیل عاشیق حسن اسکندری ( که او نیز خاکزاد قره داغ است) وعده بزرگداشت بین المللی برای عاشیق رسول داد؛ در تهران و در پاییز امسال. دریغ که پاییز عمر او اما از راه رسید.

عاشیق رسول هم، « غریب» بود و غریبانه رفت. فروردین ماه امسال در گفتگو با روزنامه قانون، گفت:« مسئله اصلی این است که امروز و بعد از این همه فعالیت کسی از ما حمایت نمی کند و به نوعی کسی پشتیبان ما نیست». او تصریح کرد: « عاشیق سخنش از حقیقت و معرفت است نه چیز دیگر».

دیگران در صددند برای ثبت ملی« فالوده»ی خویش و در حفظ آن به عنوان میراث ماندگار می کوشند، ما چه می کنیم برای حفاظت از مواریث غنی و ریشه دار فرهنگی مان.

نام و یاد عاشیق رسول زنده است؛ تا هنر زنده است. روحش شاد.

منبع: http://www.kh1353.blogfa.com/post-835.aspx

قره داغ شاهزاده سبزپوش آذربايجان

قره داغ شاهزاده سبزپوش آذربايجان

به قلم: سعيده احساني‌راد

روزنامه ایران: وقتي نمي‌توان زيبايي‌هاي يك محل را بر زبان جاري كرد و از كلمات براي توصيف آن كمك گرفت آن را به بهشت تعبير مي‌كنيم و دست آخر مي‌گوييم اگر نروي اينجا را ببيني، نصف عمرت به فنا رفته است.
هميشه اين زيبايي‌هاي غير قابل وصف را مي‌توان در رؤياهاي ذهني پيدا كرد، جايي كه حقيقتش فقط در رؤيا است و در واقعيت جايي ندارد.
اما ارسباران منطقه رويايي نيست، واقعيتي است كه شايد در تصويرهاي ذهني ما هيچ وقت مجال ورود پيدا نكرده است. وقتي به اين منطقه مي‌روي آنقدر زيبايي‌هاي اصيل، خدادادي و بكر چشم و ذهنت را اسير مي‌كند كه دوست‌داري در بند آن بماني و هيچ گاه از آن رها نشوي.
رنگ سبز در ارسباران فرمانرواي بي‌رقيب رنگ‌هاي ديگري است كه بر تن زمين و آسمان آن منطقه پاشيده شده و كوه هم در برابر درختاني كه بر تن تپه‌ها سوار شده و شاخه‌هاي خود را نردبان آسمان كرده، دست روي دست گذاشته و مهربانانه تسليم زيبايي درختاني مي‌شود كه در فصل‌هاي مختلف، تن‌پوش‌هاي رنگي همان فصل را برايش به ارمغان مي‌آورد و لايه‌هاي مه با پيچ و خم فراوان جوهر بي‌رنگ اين رنگ‌هاي خدادادي است كه با هيچ آبرنگي نمي‌توان به تركيب آن رسيد. اينجا چشم‌ها از ديدن رنگ‌ها به تكرار نمي‌رسد و مزه گس ميوه‌هاي وحشي جنگلي نيز براي ذائقه گردشگران در هيچ نقطه جنگلي ديگر تجربه نمي‌شود.
براي رفتن به ارسباران بايد به استان آذربايجان شرقي رفت، اين منطقه گردشگري در محدوده 3 شهرستان اهر، كليبر و ورزقان قرار دارد و به سمت مرزهاي قفقاز و جمهوري آذربايجان كشيده است و جنگل‌هاي انبوه به تناسب در اين 3 شهر به چشم مي‌خورد و وسعت آن به 1700هكتار مي‌رسد.اگر در سفر به ارسباران، مسيرتان را از اهر شروع كنيد، جنگل فندقلو مبدأ سفرتان به ارسباران خواهد بود. اگر مي‌خواهيد از كليبر برويد بايد از جنگل آينالو گذر كنيد و از ورزقان نيز بايد جنگل چي چك لو را پشت سر بگذاريد.

ديدني‌هاي شهرهاي ارسباران
جاذبه‌هاي شهرهاي منطقه ارسباران لذتي دوچندان را عايد گردشگراني مي‌كند كه به اين منطقه مي‌آيند، اگر از اهر راهي ارسباران شويد، مي‌توانيد بقعه شيخ شهاب‌الدين اهري از عرفاي مشهور شهر، مسجد جامع اهر، خانه قاسم خان اهري، كاروانسراي تاريخي گوجدل، گويجه دلو، موزه ادب و عرفان، منطقه گردشگري ستارخان، دره علي‌آباد هرند و جنگل فندقلو را ببينيد.در محدوده 3 شهرستاني كه به منطقه ارسباران مي‌رسد 200اثر ثبت شده ملي وجود دارد كه مهمترين آن قلعه جمهور، برج گرلوجا، زيارتگاه شاهزاده قاسم، عمارت آينالو، كليساي ونيك و پل تيروان است، همچنين منطقه گردشگري قلعه درسي، آبگرم متعلق، روستاي اسكان لو و رود ارس از ديگر جاذبه‌هاي گردشگري است كه تورهاي گردشگري زيادي را به اين منطقه هدايت مي‌كند.
كتيبه ميخي اوراتويي، سقندل، مسجد خاروانا، آقچه قلعه، قلعه جوشون، خانه امير ارشد به همراه مناطق گردشگري چي چك لو، حمام لو، گل آخور، روستاي آقابابا فرامرز، آستمال و منطقه فسيلي آب خاره از ديگر جاذبه‌هايي است كه در فهرست گردشگران براي رفتن به ارسباران جا گرفته است.
بزرگترين عاج ماموت در دنيا در منطقه ارسباران كشف شده و در حال حاضر در موزه تاريخ طبيعي نگه‌داري مي‌شود.

منبع: روزنامه ايران ـ ۲۳ تيرماه ۱۳۹۲ ـ شماره ۵۴۱۳ ـ صفحه ۱۵

ادامه نوشته

قاراداغ ( قاراداغا قار یاغدی)

قاراداغ ( قاراداغا قار یاغدی)

شاعیر: امین حبیبی اهر

دئمه دیم قیش گه له جک قاباغدا ایش وار قاراداغ ؟
بودا قیش گلدی بویور یاغدی باشا قار قاراداغ .

نه چوخیمیش سنه یولداش هئچ اؤزون بیلمیردین !
ده گؤرک کیم قالیب آخیردا سنه یار قاراداغ ؟

بیری واردیر دئدی ال وورمارام اؤلسم سازا من !
قارا گیمیشدی سنین خاطیریوه تار قاراداغ !

باشین اوستونده کی قارتال لاریوا یئر یوخیدی !
او قدر آلمیشیدی اطرافیوی سار قاراداغ !

ایندی قارتال لاریوین ائو ائشیگی قاردا قالیب
قانا دؤنموش اورگی گؤزلری آغلار قاراداغ

نئچه باغبان تاپیلیب کردیلرو بئل له دیلر
یایدا کی باغچا وئریب قیشدا عجب بار قاراداغ !

سئرچه لر چؤلده یاتیبسا چمنین وارلیغی یوخ
گؤرمورم منکی بو توصیفیله گولزار قاراداغ

هر خوش الحان قوشا بولبول دئماق اولمور نئینیم
قولاغا چاتسادا آوازیله قارقار قاراداغ

سنده من تک ائله بیل بی وفالاردان یانیسان
اولمادی دردیوه بیر صیدقلی غمخوار قاراداغ

بیز اونو گؤزله مه ده دردیله یالقیز یالقیز
او تاپیبدیر اؤزونه بیر نئچه دیلدار قاراداغ

بیزده ایمکان اولا بو بی وفالاردان قاچاروخ
آما عشقین ایپیدیر بوینوموزا دار قاراداغ

امینم سؤز یازیرام تر آخیر آلنیم نان اینان
سؤز یاراندیغجا گلیر سؤزجوگومه آر قاراداغ !

نيم درصد كشتار جاده اي كشور به جاده اهر ـ تبريز اختصاص دارد!!

نيم درصد كشتار جاده اي كشور به جاده اهر ـ تبريز اختصاص دارد!!

یادداشتی از: جعفر خضوعی اهر

آخر اين هفته رفت و برگشتي در محور نامدار اهر ـ تبريز داشتم. جاده اي كه باند دوم آن در قالب بزرگراه اهر ـ تبريز از شهريور سال 1387 كلنگ زني شده تا در سه فاز و در مدت 5 سال احداث شود. فاز اول و سوم آن كه همزمان براي اجرا كلنگ خوردند، با سرعت لاكپشتي در حال ساخت است و فاز دوم ـ گويجه بئل تا خواجه ـ هنوز به پيمانكار واگذار نشده و هيچ نشان و نشانه اي از جاده سازي در آن به چشم نمي خورد. اين جاده بايد در شهريور سال 1392 به بهره برداري برسد و اولين وعده در بهره برداري دو فاز اول و سوم آن را معاون عمراني استاندار آذربايجان شرقي براي پايان سال 1390 داده بود كه عملي نشد. دومين وعده شهريورماه امسال ( 1391) بود كه باز عملي نشد و سومين وعده ي وي ارديبهشت سال 1392 است. اين پروژه كه در فهرست پروژه هاي موسوم به « مهر ماندگار» نيز قرار گرفته، طبق تعريف اين طرح، بايد تا پايان دولت دهم ( مرداد 1392) به بهره برداري برسد. اين همه در حالي است كه هنوز براي فاز اول آن هم اميدي به بهره برداري اش در ارديبهشت 92 وجود ندارد و فاز سوم هم كه كار چنداني در آن نشده است.

بر اساس جديدترين اظهارات، بنا به گفته ي نماينده اهر و هريس در مجلس سالانه 140 نفر در تصادف هاي جاده اهر ـ تبريز كشته مي شوند. همين رقم را اگر بگيريم و تا سطح كشوري بالا بياييم مي توان موضوع را چنين ادامه داد:

در كشور ايران سالانه 24 هزار نفر در تصادفات جاده اي كشته مي شوند. اگر ما رقم تخفيفي هم در رقم اعلامي نماينده اهر و هريس اعمال كنيم و رقم 120 نفر را براي محاسبه وارد كنيم، متوجه مي شويم كه نيم درصد مرگ هاي ناشي از تصادف جاده اي در كشور به جاده 90 كيلومتري اهر ـ تبريز اختصاص دارد.

و اساساً آيا دولت خبر دارد كه نيم درصد كشته هاي تصادف جاده اي در كشور به جاده اهر ـ تبريز اختصاص دارد؟!

از اين جاده بسيار گفته شده و آن چه البته به جايي نرسيده، فرياد بوده، اما همين هفته به فاصله ي دو روز دو تصادف مرگبار در اين جاده به وقوع پيوست و بهانه اي براي اين نوشتار شد. در تصادف اول كه 20 آذر رخ داد، دو مصدوم ( فرمانده پليس راه و همكارش در اهر) و يك كشته ( سرباز همين فرماندهي) برجاي ماند و در تصادف دوم كه 22 آذر رخ داد، نيز يك كشته و دوم مصدوم بر فهرست طويل تلفات انساني اين جاده اضافه شد.

البته اگر بخواهيم به اين جاده از منظر كسب رتبه ها توجه كنيم، به نكات جالبي در پيشينه ي موضوع بر مي خوريم. براي نمونه:

ـ معاون عمراني استاندار آذربايجان شرقي: « محور اهر ـ تبريز با 7/7 درصد فوتي تصادفات جاده هاي استان، مقام دوم را به خود اختصاص داده است».

ـ نماينده اهر و هريس در مجلس هشتم: « 34 درصد تصادفات و مرگ و مير راه هاي آذربايجان شرقي مربوط به اين جاده مي باشد».

ـ دبير كميسيون حقوق بشر شمالغرب كشور: « جاده اهر ـ تبريز سالانه قريب 200 نفر كشته مي دهد كهبرابر با كشته هاي كشور 10 ميليوني سوئد است».

ـ سرپرست مركز اطلاع‌رساني نيروي انتظامي آذربايجان ‌شرقي( آخر آبان ماه 89): از مجموع 413 نفره جان باختگان در تصادفات جاده‌هاي برون شهري استان، مسيرهاي « اهر ـ تبريز» با 88 نفر كشته و « تبريز ـ ميانه» با 54 نفر كشته بيشترين آمار فوتي را به خود اختصاص داده‌اند».

ـ رئيس مركز نظارت و كنترل ترافيك پليس راهنمايي و رانندگي كشور ( 30 مرداد 91): در جاده اهر ـ تبريز 5 دستگاه خودرو با يكديگر برخورد كردند كه در جريان آن 6 تن از هموطنان جان خود را از دست دادند».

كلنگي كه شهريور 1387 بر زمين خورد تا ساخت بزرگراه اهر ـ تبريز شروع شود و تصوير گوسفندي كه قرباني شد تا اين پروژه حياتي به گره نخورد.

قلب علیرضا نصیرزاده در ورزقان نیوز برای قره داغ می تپد.

قلب علیرضا نصیرزاده در ورزقان نیوز برای قره داغ می تپد.

یادداشتی از: امین حبیبی اهر

امروزه که وجود سایت های خبری و خبرگزاریها بیشتر از هر وسیله دیگری در جریان اطلاع رسانی تاثیر دارند ، روزانه چندین سایت کار خود را شروع می کنند و متقابلا چندین سایت نیز به فعالیت خود پایان می دهند ، در این بین تعداد کمی از سایتها وجود دارند که بتوانند بر قعالیت پایدار خود ادامه دهند که اکثرا با بررسی کوچکی می توان دریافت بیشتر آنها یا به موسسه یا نهاد خاصی وابسته اند یا به جریان و فرد حقیقی و حقوقی منحصر به فردی مرتبطند . اما در این بین وبلاگهایی نیز هستند که کم از چنین سایتهایی ندارند ، وبلاگ  " ورزقان نیوز " که توسط جناب آقای علیرضا نصیرزاده بکیرآباد فوق لیسانس و استاد دانشگاه فلسفه نوشته و اداره می شود ، یکی از این وبلاگ هاست که همچون گذشته در ایام  زلزله قره داغ نیز به خوبی توانست وظیفه اش را انجام دهد و خیلی بیشتر از یک وبلاگ ظاهر شود ، آقای نصیرزاده اولین پست ورزقان نیوز را در 23 مرداد یعنی فقط دو روز بعد زلزله و درست زمانیکه خیلی ها حتی هنوز از وحشت به خود نیامده بودند ، با عنوان " زلزله در قلب وطنم قره داغ" منتشر نمود و از آن روز تا به حال بیش از 500 خبر و مطلب در این وبلاگ درج نموده است ، قسمتی از روایت آقای نصیرزاده را از اولین مشاهداتش از زلزله می خوانیم :

" به روستایمان بئکوو رفتم همه ساختمانهای گلی با خاک یکسان شده بودند خانه عموی تنهایم حاجی اکبر کاملا ویران شده بود فقط گریستم... خانه عمویم حسن هم ویران شده بود...برق و آب و گاز و تلفن قطع بود. "

برای امثال علیرضا نصیرزاده  وطن  قلبی است که درون سینه شان می تپد ، هر لرزه ای ، لرزه ای بر قلب و پیکره آنها وارد می سازد ، یکی از پست های بعدیش  " زلزله قره داغ ، تست انسانیت " عنوان گرفته بود ، آری انسانیت ، انسانیت حکم کرد که او بنویسد ، خوشا به حال هر کسی که وظیفه انسانی خویش را نه در مصائب روزگار بلکه در تمام عمر انجام دهد ، فرزندان قره داغ یک به یک هر کدام به نوعی آستین بالا زدند و درد آنرا فریاد زدند و در این بین باید به کسانی مثل نصیرزاده آفرین گفت که بدون منت ، ورزقان نیوز را مدیریت کرد تا برساند به امروز ، ارزش یک وبلاگ و ارزش کار یک وبلاگ نویس در چنین روزهایی مشخص می شود ، ارزش عشق به وطن ، و این ها سزاوار پاداشی بزرگ است ،  شایسته است که از این طلایه دار عرصه اطلاع رسانی مجازی منطقه نیز قدردانی کنیم ، کمترین کاری که می توان کرد کمک به ایشان برای ارتقا ورزقان نیوز به سایتی است که نیاز منطقه است ،  آنچه از دست من بر می آید بند زیر است برای دوست و برادر عزیزم علیرضا نصیرزاده " هارای " ،


                                    وطنله هئچ زامان "هارای" یاد اولماز

                                    "نصیرزاده "یه تای بئله آد اولماز

                                   "یاشایا قاراداغ" یوخسا شاد اولماز

ورزقان نیوزون پایدار اولسون

تانری سنه هر بیر زامان یار اولسون

منبع: http://aminhabibi.blogfa.com/post-309.aspx

ما را به خير سونگون اميد نيست

ما را به خير سونگون اميد نيست

به قلم: جعفر خضوعی اهر

نماينده ورزقان و خاروانا 28 آبان ماه در نطق ميان دستور خود در مجلس و در ميان سخنان خود به عبارت « خام فروشي شرکت ملي مس» نيز اشاره داشت كه به نظر مي رسد صورت ديگر « خروج كنسانتره مس از منطقه » و يا « صدور مستقيم كنسانتره مس به خارج » باشد.

حدود دو دهه است كه سونگون به بار نشسته و مي گويند روزانه 2 ميليارد تومان درآمد دارد و در اين مدت وعده ها داده شده و كلنگ ها بر زمين خورده است اما هنوز از صنايع جانبي مس خبري نيست. هنوز هم كه هنوز است، سونگون كنسانتره توليد مي كند. همين!

بسيار جالب است كه مجتمع مس سونگون با آن همه قيل و قال و سنگ و شيشه و استخدام بومي و بحث غيربومي و معركه سازي« اهري و ورزقاني » و آزمون بحث انگيز و راه و آب و... هنوز نتوانسته براي هزار نفر از افراد منطقه شغل ايجاد كند. سونگون كه يادآور روستايي به همين نام و به غايت زيبا و خوش آب و هواست، چه بسا در نهايت، تعبير نماينده اسبق اهر و هريس ـ‌ قاسم معماري ـ را خواهد گرفت كه مي گفت « سون گون ». روز ِ آخر و به عبارتي فرجام كار سونگون به نظر مي رسد چيزي جز آلودگي منطقه و نابودي جنگل هاي ارسباران نباشد. كمي انديشه كنيم و اگر مي توانيم خود را قانع كنيم كه سونگون براي منطقه خير و منفعت دارد. به راستي خير و منفعت سونگون كجاست؟ درآمد سونگون را در كجاي ورزقان مي توان مشاهده كرد؟ حتي در اين روزهاي پرخوف زلزله نيز انفجارهاي پي در پي سونگون قطع نمي شود. به راستي صداي انفجارها و غرش لودرها و زوزه ي كاميون ها و تريلي ها عرصه را براي زيست حيات وحش تنگ نكرده است؟ اگر ديروز از روستاي سونگون حكايت مي شود كه خرس ها تا حياط خانه ها مي آمدند، امروز ديگر از آن خرس ها خبري نيست و اگر هست، خبر مرگ خرس زير چرخ كاميون هاي سونگون است.

و سونگون تنها نيست، قره داغ از معدن انبوه است و ديري نمي پايد كه معدن كاوي و راهسازي و استخراج معدن، محيط زيست منطقه را نابود مي سازد. مگر همه ي منفعت هاي معدن مزرعه در شمال اهر مي تواند تنها ضرر تخريب سد مواد باطله اش در آن شامگاه باراني 12 ارديبهشت 89 را جبران كند؟

اگر روزگاري هشدار كارشناسان دلسوز را وقعي ننهاديم و امروز شاهد نابودي درياچه اروميه هستيم، هشدار كه فردا نوبت جنگل هاي ارسباران است. امروز چهره هايي چون « كردواني» مي گويند درياچه اروميه بيماري است كه اميدي به بهبودي اش نيست و بگذاريد بميرد. چه بسا كردواني حرف دل خيلي ها را زد كه خيلي وقت بود مي خواستند اين را بگويند اما نمي توانستند. وااسفا كه با اين سخنان عجيب، حكايت درياچه اروميه وارد فاز « قطع اميد» شده است و برخي با ذوق و شوق تمام از كشت « كلزا » و « پسته » و « گز» در حاشيه اروميه مي گويند و....

قره داغ، آري از بيكاري رنج مي برد و جوانانش در پي كار سر از پايتخت و مركز استان و حتي جنوب كشور درمي آورند و چنين است كه هر طرح و پروژه ي اشتغالزايي به مذاق منطقه و از قضا مسئولان و نمايندگانش خوش مي آيد، اما اولاً تا اين جا معلوم شده است كه حتي طرح هاي بزرگ ملي همچون سونگون هم به داد بيكاري منطقه نرسيده است، ثانياً چه تضميني وجود دارد كه سود اندك امروز، خسران بسيارِ فردا را زمينه نباشد؟ در ياد داريم سخنان رؤساي سازمان محيط زيست در دولت هاي اخير را كه ادامه كار سونگون را هشدار دادند و حتي مانع ساخت جاده ي كليبر ـ جانانلو مي شدند، حالا هم سونگون در كار است و تعطيلي ندارد و هم آن جاده به سوي ارس كشيده شد، روز به روز جلو مي رويم و ديري نمي پايد كه خبرهاي تكان دهنده ي تخريب جنگل هاي ارسباران و نابودي حيات وحش منطقه را به گوش مي شنويم و آن گاه جلسه در پي جلسه منعقد مي شود و راهكارهاي نجات رديف مي گردد اما همه و همه مي شود نوشداروي بعد از مرگ سهراب!!

منبع: http://www.kh1353.blogfa.com/

ورزقان بعد از گذشت 2 ماه از زلزله....

ورزقان بعد از گذشت 2 ماه از زلزله....

یاداشتی از: علیرضا نصیرزاده بکرآباد

زلزله هنوز تمام نشده است،چادرهاي اضطراري و امدادي هنوز برقراراند البته چادرها آن سفيدي و براقي اوليه را ندارند بلكه گرد و غبار آنها را پوشانده است.

زلزله 2بار اتفاق افتاد اما پس زلزله ها بيش از 2500 بار!

در زلزله زير آوار خانه هایمان مانديم اما بعد از زلزله در زير آوار حرفها و وعده های از ما بزرگتران! همين امروز و فردا هم قرار بود بريم ساكن خانه هاي موعد شويم اما هنوز در زير باران و سرماي نزديك صفر درجه قره داغ همچنان ساكن چادر هاي غبار گرفته هلال احمريم!

آن اوايل كه زلزله آمده بود جاده ورزقان( بزرگراه مهندس عليزاده و اتوبان دو بانده مهندس دهقاني) پر از ماشين هاي شخصي كمك رسانان بود و همه جا آب، پتو، كنسرو، لوبيا، پوشاك و غيره پخش مي كردند اما حالا با انبوه زيادي تريلرها مواجه مي شويد كه نه تنها از سرعتشان زهر ترك مي شويد بلكه جاده 1 ساعته ورزقان را بيش از 2 ساعت مي پيماييد.

امروز در ورزقان از كمكهاي شهرداري تهران( علي الخصوص جناب دكتر قاليباف- يكي از كانديداهاي مطرح رياست جمهوري) اظهار رضايت مي كردند اما كاش ديگر كانديداها هم از اين قافله عقب نمانند. برخي ها از برنامه ريزي و سرعت عمل اكيب استان قزوين هم در امر باز سازي مناطق زلزله زده اظهار رضايت مي كردند.

اما گفته مي شد که مجلسي هاي منطقه قره داغ هم تا بحال فقط حرف زده اند و هر روز مصاحبه دارند يك روز از روند بازسازي اظهار رضايت مي كنند روز بعد به پاستورنشينان حمله مي كنند اما دريغ از يك نيمچه فوريت پارلماني واسه اين چادرنشينان بدبخت!

اما اكثر مردم به سكونتشان در خانه هاي موعد حتي تا 25 آبان اميدوار نيستند. دوست مان عليرضا جهانگيري باجا باش هم مي گفت به تبريزمهاجرت كرده اند چون قرار نيست در اين سرما سه تلجم بشوند.

در هر حال در ورزقان،بازسازيها ادامه دارد...جاده ها ترافيك اند... چادرها برقراراند....برخي جاها خانه ها و اتاقك هاي كوچك در حال خودنمايي اند كه با آن خانه هاي بزرگ روستايي هيچ قرابتي ندارند...

امروز هم هوا سرد و بادي است و كوههاي قره داغ پر از مه... سرما را مي تواني بخوبي احساس كني. اگر بارانهاي همين حالاي عصر و شب گذشته تبريز و قره داغ ادامه پيدا كنند حتماً به بلندي هاي ساوالان و پير سققه و گئچي قيران برف پاييزي مهمان سفيد روي خواهد نشست و وعده ها تا نزديكي انتخابات رياست جمهوري سال آينده شاهد كش و قوسهاي فراوان مجلسي ها و دولتي ها و مدعيان پاستور خواهد بود.

منبع: http://varzqan.blogfa.com/post-1132.aspx

ورزقان و دو نکته پیرامون آن

ورزقان و دو نکته پیرامون آن

یاداشتی از: احمد حسن نژاد ارزیل

منظور از ورزقان در شعر استاد شهریار "روستای ورزقان ترکمنچای " است نه "شهر ورزقان" قره داغ

ورزقان یکی از شهرستان­های آذربایجان شرقی است که در ماه­های اخیر شاهد وقوع یکی از زلزله­های تخریب­گر بود. نام شهرستان مذکور از نام شهر ورزقان که هم اکنون مرکز شهرستان می­باشد، گرفته شده است. ورزقان قبلاً یکی از بخش­های شهرستان اهر محسوب می­شد که در مهرماه سال 1380به همراه بخش خاروانا از آن منتزع و شهرستان جدید ورزقان را بوجود آوردند.

علاوه بر شهر ورزقان، روستایی با نام وَرَزقان در این شهرستان وجود دارد که از توابع بخش خاروانا بوده و در هم همسایگی روستای کوجان واقع شده است. این روستا براساس سرشماری سال 1385 حدود 131 نفر سکنه داشت.

غیر از دو موردی که گفته شد، ورزقان نام روستایی دیگر در دهستان "براون مرکزی" از توابع بخش ترکمنچای شهرستان میانه است. روستایی که استاد شهریار در مجموعه­ی "حیدربابا" از آن نام برده است. همانجا که می­سراید:

ورزغاننان آرموت ساتان گلنده
اوشاقلارين سسى دوشردى کنده
بيزده بوياننان ائشيديب، بيلنده
شيللاق آتيب، بير قيشقريق سالارديق
بوغدا وئريب، آرموتلاردان آلارديق

بعد از زلزله اخیر منطقه قره­داغ که متاسفانه ده­ها روستای منطقه تخریب و صدها نفر در آن کشته و زخمی شدند، برخی از سایت­ها از ورزقان با عنوان "روستای ورزقان" نام بردند که خود بیانگر ضعف اطلاعات خبرنگار و مدیران خبرگزاری­هاست. در روزهای اخیر نیز هفته­نامه "آغری" چاپ ارومیه مطلبی در رابطه با زلزله قره­داغ منتشر کرده که عنوان آن "ورزقاندان امرود ساتان گلمه­دی" است. تیتر مطلب نشان می­دهد نویسنده مطلب و مدیران نشریه "شهر ورزقان" را با "روستای ورزقان ترکمنچای" اشتباه گرفته­اند.

بایستی توجه داشت بخش مرکزی شهرستان ورزقان علیرغم دارا بودن زمین­های حاصلخیز به دلیل دیم بودن اراضی­اش از داشتن محصولات باغی آنچنانی بی­بهره است. به جز چند روستا که دارای­ باغات میوه است، اغلب درختان باغات این بخش را درختان غیرمثمر تشکیل می­دهند. البته در سال­های اخیر با بهره­گیری از چاه­های کم عمق و آب سدها، در بیشتر روستاهای آن باغاتی پدید آورده­اند که درختان میوه زیادی اعم از سیب و امرود در آنها پرورش داده می­شوند. با این حال عمر این باغات از دو سه دهه فراتر نمی­روند تا استاد شهریار بتواند در دوران کودکی­اش از "امرود ساتان"های آن امرود خریداری کند.

منبع: http://arzil000.blogfa.com/post-124.aspx

بناهاي تاريخي زلزله زده ي قره داغ چشم انتظار اعتبار براي مرمت و بازسازي!!!

بناهاي تاريخي زلزله زده ي قره داغ چشم انتظار اعتبار براي مرمت و بازسازي!!!

یادداشتی از: جعفر خضوعی

در كنار 30 هزار واحد مسكوني روستايي و شهري تخريب شده و آسيب ديده از زلزله هاي 21 مرداد و لرزش هاي پرشمار پس از آن و در كنار بناها و ساختمان هاي اداري و دولتي مانند بيمارستان ها و در كنار 218 مسجد آسيب ديده در مناطق زلزله زده ي اهر و هريس و ورزقان، هستند بناهاي تاريخي كه لرزيدند و آسيب ديدند. بناهايي مثل بقعه شيخ شهاب الدين اهري و حصارخشتي پيرامون آن، بازار سرپوشيده اهر، خانه دكتر قاسم خان اهري، كاروانسراي گويجه بئل و گورادره، خانه اميرارشد و... كه به گفته ي رئيس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري و صنايع دستي آذربايجان شرقي تا 40 درصد آسيب ديده اند. ميزان تخريب برخي مانند كارونسراي گورا دره را اگرچه وي 30 درصد اعلام كرده اما اين كاروانسرا در كناره ي غربي جاده ي اهر ـ تبريز و نزديكي گويجه بئل كلاً ويران شده است.

تراب محمدي پس از يك ماه از زلزله هاي 21 مرداد ، از مرمت 80 درصدي بازار سرپوشيده ي اهر خبر داده بود و اكنون اعلام كرده است كه « بیش از 98 درصد از نقاط آسیب دیده مرمت و بازسازی شده است». با وجود اين به نظر مي رسد علت آغاز مرمت بازار سرپوشيده فعاليت تجاري موجود در آن باشد وگرنه فعاليت هاي مرمتي در سايربناهاي تاريخي آسيب ديده به چشم نمي خورد. چيزي كه محمدي خود نيز به آن اذعان كرده و گفته است: « با وجود خسارت قابل توجهی که آثار تاریخی منطقه از زلزله اخیر دیده است متأسفانه تاکنون اعتباری دراین زمینه برای بازسازی و مرمت لحاظ نشده است».

در شرايطي كه دولت و مردم نسبت به بازسازي واحدهاي مسكوني و حتي دامي حساسيت دارند، بايد بناهاي تاريخي نيز در چنين اولويتي قرار بگيرند. سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري استان بايد برنامه اي براي جذب كمك هاي خيرين و مردم جهت بازسازي و استحكام بخشي اين بناها داشته باشد. و در شرايطي كه يونسكو براي مشاركت در بازسازي بقعه شيخ شهاب الدين اهري اعلام آمادگي كرده است، عدم تأمين اعتبار لازم براي مرمت و استحكام بخشي بناهاي تاريخي آسيب ديده پس از دو ماه از وقوع زلزله ها جاي تأسف دارد.

منبع: http://www.kh1353.blogfa.com/post-480.aspx

قره داغ خواب راحت ندارد

قره داغ خواب راحت ندارد

یادداشتی از: جعفر خضوعی

خانه هايمان لرزه نگار شده اند و با كوچك ترين زمين لرزه به صدا درمي آيند. تن رنجور و خسته ي اين ديار انگار به جرمي ناكرده بر هزاران ضربه شلاق محكوم شده است. هر لرزه كه مي آيد، انگار ضربه ي شلاقي بر تنش فرود مي آيد. در خواب باشيم يا بيدار اكثر لرزشها را نمي فهميم اما بزرگي اش كه از 2 يا 2.5 گذشت متوجه مي شويم و خانه هايمان اما همه زير ضربات ريز و درشت هستند.

ساعت 4 و 26 دقيقه ي امشب زمين قره داغ لرزه ي بزرگي داشت. 4.5 ريشتر بود و كانونش در عمق 19 كيلومتري زمين. مركز سطحي اش در 13 كيلومتري ورزقان، 28 كيلومتري خواجه و 37 كيلومتري اهر بود. محدوده ي چاخماق بولاق جايي كه از 21 مرداد تاكنون محل اصلي و به عبارت محل تمركز زمين لرزه هاي پرشماري براي منطقه ي قره داغ بوده است كه حالا تعدادش دارد به 3 هزار نزديك مي شود.

زمين لرزه ي 4.5 ريشتري امروز كه همچنان در محدوده ي شناخته شده اش به وقوع پيوست، شب اهر را تكان داد و خواب را از چشم اهالي گرفت اما اثرش در ورزقان و روستاهاي اطراف بيشتر بوده است و حالا چه جاي واژه ي خواب است كه ما و ديار ما از 21 مرداد خواب راحت نداشته ايم.

منبع:http://www.kh1353.blogfa.com/post-475.aspx

جاده اي كه چون زلزله قرباني مي گيرد

جاده اي كه چون زلزله قرباني مي گيرد

به قلم: جعفر خضوعی

هفته دولت گذشت و قرار بود طبق دومين وعده ي معاون عمراني استاندار آذربايجان شرقي فاز اول و سوم بزرگراه اهر ـ تبريز و به عبارتي باند دوم محور اهر ـ تبريز به بهره برداري برسند. براي بار دوم وعده ي داده شده عملي نشد. بر اساس وعده ي بزرگ ديگر و طبق طرح « مهر ماندگار» قرار است كل باند دوم محور اهر ـ تبريز تا شهريور سال آينده به بهره برداري برسد. در همين روزهاي زلزله روز يكشنبه 29 مردادماه برخورد یک دستگاه آمبولانس 123 با پژو در جاده اهر ـ تبريز، 7 کشته و 6 زخمی بر جای گذاشت و13 شهريورماه برخورد آردی و پیکان در جاده ی خواجه تبریز، روبروی پمپ بنزین طویقون، 2 کشته و 3 زخمی بر جای گذاشت. جاده ي اهر ـ تبريز سالانه حدود 140 كشته و صدها مصدوم بر جاي مي گذارد و به عبارتي انگار كه يك سال در ميان زلزله در اين محور رخ مي دهد.

اكنون كه زلزله آمد و منطقه ي قره داغ را چنين ويران كرد، ترافيك در اين محور به سبب آمد و شد كاميون ها از انواع مختلف سنگين شده است. اميد مي رود در سايه ي همين زلزله و توجهات پيش آمده، محور مورد بحث اولويت لازم را پيدا كند و اين محور واقعاً سال آينده همين موقع به بهره برداري برسد.

منبع: http://www.kh1353.blogfa.com/post-439.aspx

زلزله اي كه همه را به تماشاي محروميت قره داغ فراخواند

زلزله اي كه همه را به تماشاي محروميت قره داغ فراخواند

یاداشتی از: جعفر خضوعی اهر

مدام در حال شمارش مصائب و محروميت هاي قره داغ بوديم، از جاده ي « مرگ»ش مي گفتيم كه سالانه حدود 140 نفر قرباني مي گيرد، از فرهنگ و مدنيتش كه در سايه ي غفلت ها و سوء مديريت ها روز به روز رنگ مي بازد و همچنين از داشته هاي فراوان و از زيبايي هاش مي گفتيم كه 21 مرداد دشت آرام و متين اهر و ورزقان به لرزه درآمد. لرزشي كه جان و مال بسياري از اين منطقه را گرفت. هنوز در شوك اين لرزه ايم و غافلگير مصيبت وارده هستيم. هنوز مجالي براي آرام گرفتن و انديشه كردن در چند و چون اين واقعه ي دردناك نيست و فعلاً مي توان خود را با مصرعي از شعر خسرو سرتيپي مجاب كرد كه « بلكه گوزلليگينه گؤز ديدي آي قاراداغ».

چه بسا مجال و فرصتي شد تا وقتي براي آشنايي با گسل ناآشناي اهر كنار بگذاريم. گسلي كه رفتارش را مي شد با اندك ابزارهاي علمي ابداع شده مطالعه كرد. جايي و منطقه اي كه ايستگاه لرزه نگاري ندارد. منطقه اي كه خيلي چيزها ندارد و فرياد كردنشان نيز توجه گوشي را به خود جلب نكرده است. شايد با فروكش كردن پس لرزه هاي پرشمار اين زلزله، باز هم قره داغ فراموش شود.

اين نيز مي گذرد و ويراني ها با همت مردم و مسئولين و كمك هاي هموطنان و هم نوعان آباد مي شوند ياد عزيزان رفته نيز در جايي از خاطر و خاطره هايمان مي نشيند و زلزله ي پرحديث و روايت 21 مرداد قره داغ صفحاتي از تاريخ منطقه را به خود اختصاص مي دهد و تمام مي شود. اما و اما ناله ها و ضجه ها و چشم هاي منتظر مردان و زنان و كودكان روستاهاي قره داغ در شب اول زلزله همچون تابلويي محو نشدني در پيش چشم ما باقي خواهد بود. تك جمله ي مادري كه روز دوم واقعه در برابر دوربين شبكه ي سهند گفت، حديث مفصلي در خود دارد. مادر داغديده گفت« دؤنن گلن اولمادي». به راستي چه كساني بايد ديروز مورد نظر آن مادر به ياري مي شتافتند؟ كساني كه روزها و ماه ها و سال ها حقوق مي گيرند تا در چنين تك روز و تكشبي موج امداد راه بيندازند. آيا چينن كساني كه زمان امتحانشان همان دقايق و ساعات اوليه ي پس از زلزله بود، توانستند رضايت خدا و خلق زلزله زده ي خدا را جلب كنند. شب اول زلزله در بيمارستان اهر خود از زلزله مردود شد، پزشكان و پرستاران حاضر اولين ياريگران آسيب ديدگان بودند. مصدومان را خود مردم از زيرآوار درآورده و به بيمارستان رسانده بودند و... و ساعات اوليه در شب اول زلزله، روستاييان ما تنها بودند و اين تنهايي مدت زيادي روح و روان ما را آزار خواهد داد.

اين زلزله پرده از عملكردها و مديريت ها كنار زد و سوء مديريت ها و خيانت ها و غفلت ها و سرقت ها و كم كاري ها را آشكار ساخت. آشكار ساخت كه بيمارستان هريس كه تنها دو سال از افتتاحش مي گذشت، در ساختش خيانت شده است. بيمارستان اهر متوقف شد و ورزقان نيز كه اصلاً بيمارستان نداشت. يعني ساختمان بيمارستانش خوشبختانه تجهيز نشده بود چون در زلزله ترك برداشت. حدود 3 هزار مصدوم زلزله از طريق جاده ي «‌مرگ» روانه ي بيمارستان هاي تبريز شدند و هنوز هم مسئولي از نوع ارشد پاسخ نداده است كه چرا منطقه اي به وسعت 12 هزار كيلومتر مربع كه يك چهارم مساحت استان را شامل مي شود، حداقل يك بيمارستان مجهز ندارد. پرسشي حتي پيش به خاطر اعزام مصدومان تصادفات پرشمار جاده اهر ـ تبريز، پاسخي نيافته است.

زلزله اخير عمق محروميت منطقه قره داغ و به ويژه روستاهاي آن را فرياد كرد. زلزله اخير اعلام كرد منطقه قره داغ با هزار روستا كه يك سوم روستاهاي آذربايجان شرقي را دارد، بايد مقام اول اعتبارات و برنامه ها براي آباداني و رشد و توسعه روستايي را به خود اختصاص مي داد. از طرفي غفلت مردم را نيز گوشزد كرد و غفلت از دوام بناهايشان و بيمه ي اموال و محصولاتشان را.

زلزله قره داغ توجه همگان را در سطح جهاني جلب كرد. زلزله ي قره داغ فرصتي پيش آورد تا مسئولان ارشد كشور نيز به اين منطقه دوباره بيايند و در وضع آن توجه بيش تر كنند. همان طور كه مقام معظم رهبري در سفر به منطقه ي زلزله زده ي قره داغ مطرح ساخت، اين زلزله مي توند سكوي پرش و فرصتي براي بازساخت اين منطقه ي محروم شود. اين زلزله باعث شد تا قابليت ها و بزرگي و جايگاه قره داغ بيش تر آشكار شود. باشد كه از اين فرصت استفاده ي لازم را بكنيم.

منبع: http://www.kh1353.blogfa.com/post-436.aspx

زلزله، عمق محروميت روستاهاي قره داغ را به همگان نشان داد

زلزله، عمق محروميت روستاهاي قره داغ را به همگان نشان داد

به قلم: جعفر خضوعی اهر

ديروز به ورزقان رفتم. چون شهر اهر مردمش بيرون از خانه ها و در ميادين و خيابان ها چادر زده اند. تقريباً مي توان گفت همه ي چادرها متعلق به هلال احمر هستند. شهر ورزقان آسيب جدي ديده است و روستاهاي پيرامون نيز همين طور. به روستاي شيخملو رفتيم كه 13 نفر كشته شده اند. روستا را گرد و خاك فرا گرفته بود و كمك هاي مردمي زياد بود. پيرمردي در اين روستا مي گفت « خانه ام خراب شده و گوسفندانم در معرض حمله ي گرگ هاست. وسايلي بدهند تا حصاري درست كنيم و دام هايمان در امان بمانند». مي گفت: « هنوز دام هايي زيرآوار هستند». حضور خانواده ها و كمك مستقيم به زلزله زدگان چشمگير بود. چيزي كه بيش تر مورد توجه زلزله زده ها بود و در بازسازي روحيه ي آسيب ديده ي آن ها مؤثر است. نزديك اين روستا چراغئلي نيز وضع خرابي دارد. همان روستايي كه سه سال پيش دو كودكش در راه برگشت از مدرسه شان درروستاي شيخملو قرباني بهمن شدند. در شهر اهر هنوز مردم دنبال چادر هستند. هرچند در روزهاي آخر هفته ي گذشته تعداد زيادي چادر در محل هاي مشخص و با دريافت كارت شناسايي ارائه شده است. هنوز هم سخن استاندار مبني بر اين كه مشكلي به نام چادر وجود ندارد، مرا آزار مي دهد و براي همين ديروز تلفني از نماينده اهر و هريس در مجلس خواستم اين سخن را پيگيري كند. كمك هاي مردمي از شهرها و روستاهاي مختلف كشور به منطقه مي رسند اما هنوز هم مي گفت كه مديريت مناسبي در توزيع كالاها بين زلزله زدگان وجود ندارد. سرويس بهداشتي و حمام صحرايي و توزيع مواد شوينده و بهداشتي در منطقه ضروري است. مواد غذايي مردم به ويژه در روستاها زير آفتاب سوزان است و به يخچال نياز است. ميزان خرابي روستاها و وضعيت آشكار آن ها نشان دهنده ي عمق محروميت روستاهاي قره داغ است و در واقع زلزله اين محروميت را فرياد كرد.
منبع: http://www.kh1353.blogfa.com/post-424.aspx

زلزله در قلب وطنم قره داغ

زلزله در قلب وطنم قره داغ

به قلم: علیرضا نصیرزاده بکرآباد

آن زلزله و این پس لرزه هایش در درون سرزمین مان قره داغ اتفاق افتاد و چهار نعل بر محرومترین روستاهایش تاخت و قلب زنگ آواها و چاخماق بولاقها را شکافت.

دیروز به زنگ آوا رفتم فقط خشکم شد و مات و مبهوت بر آن زنگ آوای زیر تل و آوار گریه کردم دوستم خانی را یافتم شریک غمشان شدم در آنجا هیچ خانه ای سرجایش نبود و ۱۷ نفر را دیروز به خاک مقدس روستایشان سپرده بودند.

به باجا باج رفتم تلی از خاک بود سراغ علیرضا جهانگیری رفتم خانه شان با خاک یکسان شده و ۳۳ نفر از عزیزنشان را بخاک پاک روستای باجاباج سپرده بودند. به چاخماخ بولاغ رفتم مادر زن آقای موسوی هم روستایمان در زیر آوارها جان داده بود.

به گلنبر رفتم ،خانه دوستمان حسین مرغدل با خاک یکسان شده بود و از عزیزان دوستمان باقری اقدمها دو تاشان جان داده بودند .در روستای علی بی کندی سراغ دوستم بیت اله فرج زاده را گرفتم خانه شان خراب شده بود اماخوشبختانه برایشان چیزی نشده بود و در آنجا دوتا از فامیلهای آقای محمدی رئیس جهاد از دنیا رفته بودند.

زغان اوو ، میرزالی کندی، چای کندی، تازه کند سرند، گیوی ، صمصام کندی، هفتران ، چوبانلار،چیراغلی و غیره به خاک غلتیده بودند....آه و ناله و اوخشاماهای پیرزنان به گوش می رسید.

به روستای شیخیملی رفتم بغیر از نون خشک چیزی برای کمک نبرده بودم خیلی دردناک بود فقط با حسرت ودرد ویرانیها را می دیدم و آمبولانس هایی که زخمیهارا می بردند ،در شیخیملو ۱۲ نفر و در ایشقلی ۹ را به خاک سپرده بودند...

همه جای وطنمان محرومیت و فقرو مرگ و زخم بود ...

به ورزقان رسیدم یک طرف دیوار خانه چهار طبقه برادرم ریخته بود و همه وسایل خانه مان درهم برهم و دیوارها شکافیده و ترک برداشته بودند.

به روستایمان بئکوو رفتم همه ساختمانهای گلی با خاک یکسان شده بودند خانه عموی تنهایم حاجی اکبر کاملا ویران شده بود فقط گریستم... خانه عمویم حسن هم ویران شده بود...برق و آب و گاز و تلفن قطع بود. همه از روستا گریخته بودند به مزارع و باغات. همه جا ترس و دلهره و اضطراب بود.

منبع: http://varzqan.blogfa.com/post-771.aspx

جای خالی اهالی رسانه های  بومی قره داغ در همایش دو  روزه بسیج رسانه ای استان در شهرستان ورزقان

جای خالی اهالی رسانه های  بومی قره داغ در همایش دو  روزه بسیج رسانه ای استان در شهرستان ورزقان

یادداشتی از: علیرضا نصیرزاده بکرآباد

تا آنجایی که اطلاع دارم در این بسیج رسانه ای استان؟ ما اهالی رسانه های خودی و بومی و ساکن و درد آشنای قره داغ دعوت نشده بودیم.

منظور از ما( احمد حسن نژاد ارزیل- رضا عالی- فردین اللهیاری ورزقان- علیرضا نصیرزاده بکرآباد- ناصر الماسیان- دکتر یوسف دیزماری-دکتر کدخدا- دکتر علی رضازاده خاروانا- جعفر و مرتضی خضوعی اهر- اکبر مقیمی ورزقان و......است)

شاید دلیل این باشد برخی از ما عضو آن خانه مطبوعات نیستیم که جناب دکتر گوزلی که خودشان هم قره داغی اند رئیس اش می باشد.

البته آشنایی اهالی مطبوعات و رسانه های حرفه ای از نزدیک با منطقه و پتانسیلهای آن کار بسیار ارزنده ای است. اما عدم دعوت ازنیروهای بومی کاملاْ جای گلایه دارد اما ازکی؟

از دعوت کنندگان

چون بی اعتنایی و نوعی دور زدن و دهن کجی به کارها و تلاش های سوسوی وبلاگ نگاران و روزنامه نگاران بومی تدبیر فردا و گویا و.... در این همایش کاملاً مشهود است که تنها ضررش به منطقه است و جای خیلی سوال دارد چرا؟ ...

منبع: http://varzqan.blogfa.com/post-685.aspx

شهر خاروانا :نگین تاریخ دیزمار قره داغ(3)

شهر خاروانا :نگین تاریخ دیزمار قره داغ(3)

به قلم: علی اکبرزاده مردانقم

دوستان جملگی بعد از تعریف و توصیف زیبائیهای طبیعت منطقه و بویژه خاروانا که یکی شهر می گوید و دیگری شهرک ،به وضعیت این شهر و شهرک از قبل و بعد از انقلابش پرداختند هر شخصی که نظری داشت ارائه نموده و با نظر دیگری محک می زد یکی زبان انتقاد از وضع موجود می گشود و دیگری از آن دفاع می کرد افرادی هم بودند که دیزمار را یکجا مد نظر قرار داده و بر راهکارهائی تاکید داشتند که بتوان یک مجتمع و به قول امروزیها بسته ،در نظر گرفته و راه حلهای جامعی را برای برون رفت از وضع موجود پیشنهاد داد البته این راهکارها و راه حلها فقط برای جمع حاضر نبوده و بلکه می تواند راهنمای مدیران و مسئولین ذی ربط بوده باشد جمع مذکور که از اجتماع اعضای شورای اسلامی منطقه و استان و مدیران سابق و فعلی تشکیل شده بود تقریبا" از منطقه شناخت خوبی داشته و نظرات موثری نیز در این رابطه ارائه دادند .در کل موارد زیر از چکیده های جمع موصوف بود که مختصرا" آورده می شود:

1 - حل اساسی مشکل زیرساختها که از ضروریترین آنها راه ورزقان - خاروانا – سیه رود ، اتوبان تبریز – اسپیران- خاروانا – مرز ارس و جاده خاروانا به مرز می باشد

2 -شناسائی پروژه های توریستی منطقه و تشویق سرمایه گذاران داخلی و خارجی برای این سرمایه گذاری

3 - فعالتر نمودن مطالعات معادن منطقه و به بهره برداری رساندن آنها وسیله دولت و ...

4-اهمیت دادن به صنایع دستی منطقه و معرفی آنها به بازارهای داخلی و خارجی

5 - مطالعه آبهای کارستیک منطقه و استخراج اصولی از آبهای زیر سطحی مذکور

6 - ضمن سرعت بخشیدن به ساخت سد حاجیلار چای ،عملیات ساخت کانالهای آبرسانی سد مذکور که تا روستای ایری سفلی ادامه خوهد یافت شروع گردد

7- شناسائی زمینهای زراعی بلااستفاده منطقه و دایر نمودن اراضی مذکور

8 - مطالعه و ایجاد واحدهای تولیدی در منطقه وسیله بخش خصوصی و بویژه بخش دولتی

9 - مطالعه احداث کارخانه پتروشیمی از گاز انتقالی به ارمنستان که می تواند تحولات چشمگیری در افزایش درآمد مردم ایجاد کند و بیکاری را ریشه کن نماید و در افزایش درآمد سرانه مردم کشورمان هم نقش قابل توجهی دارد(شاید این هم مثل احداث سد بر روی حاجیلار چای و ... نشدنی به نظر می رسد)

10- اهمیت دادن به مراکز آموزش عالی و تقویت آنها تا اینکه جذابیت لازم برای دانشجویان حاصل گردد و بنیه علمی فارغ التحصیلان تقویت شود

11- دایر نمودن واحدهای آموزشی برای جوانان جویای کار که توانمند سازی نیروی فعال می باشد

12-افزایش سقف وامهای مربوط به تولید ، اشتغال و مسکن در منطقه و روانتر کردن نحوه تخصیص و دریافت آن که متقاضیان سرگردان نشوند

13- تقویت حرفه کرم ابریشم در منطقه و سایر صنایع مربوطه

14 - استفاده از محصولات مس سونگون برای دایر کردن صنایع پایین دستی مس . مولیبدن در منطقه با حمایتهای مستقیم دولت و بخش خصوصی

15 - تخصیص اعتبار از سود مس سونگون برای ارتقاع سطح و کیفیت زیرساختهای شهری خاروانا

16 - توجه ویژه به بخش ورزش منطقه برای حمایت از نسل جوان

17- عده ای ازحاضرین بحث ارتقاع سطح منطقه را از نظر تقسیمات کشوری داشتند که میتواند اوضاع منطقه را دگرگون سازد و دیزمار را ماندگار می کند

18- توجه ویژه به حرفه دامداری منطقه و صنعتی کردن آن

19- توجه به آبهای معدنی منطقه و دایر نمودن واحدهای بسته بندی

20 -توجه ویژه و بازسازی اماکن تاریخی منطقه مثل قلاع جوشون،علی بیگ ،بغدژ و ...

21 - مهار آبهای روان دیگر منطقه مثل جوشون ،آستامال ،ورزقان و ملک

22- سرو سامان دادن به تولیدات لبنی منطقه که بسیار با کیفیت بوده و با نازلترین قیمت به فروش می رسد

خلاصه از این قبیل پیشنهادات روتین و روتوش خورده به محضر حضار محترم ارائه میشد تا اینکه یکی از دوستان لب به سخن گشوده و گفت : دوستان گرامی همه ما و مردم منطقه این پیشنهادات را یا می دانیم و یا اینکه بارها از مسئولین شنیده ایم و به همه مسئولین هم نوشته ایم و آنها هم بارها و بارها وعده داده اند و چندان هم به جائی نرسیده است کاری که میشود انجام داد باید پیشنهاد گردد والا در بایگانیها می ماند و خاک می خورد.او پیشنهاد جالبی داد و گفت در خاروانا نوبت سرمایه گذاری دولت است اگر دولت اقدام کند بخشهای خصوصی و دیگر هم می آیند و شروع می کنند دولت باید به خاطر محرومیت منطقه پیشقدم شود مثلا" در معادن،زیرساختها،واحدهای تولیدی و ... دولت باید سرمایه گذاری کند و از کوچ جوانان به سایر نقاط کشور جلوگیری نماید بلی اگر دولت پتروشیمی را در خاروانا شروع کند همه بیکاران منطقه و اطراف مشغول می شوند و چون ما در نزدیکی منطقه آزاد ارس هستیم محصولاتش هم راحت به خارج صادر می گردد چندین سال است که سد حاجیلار شروع شده و هنوز به جائی نرسیده است باید به کارهای عمرانی و تولیدی در مناطق محروم اولویت دهند و بموقع به بهره برداری برسانند معدن اندریان به یک نفر و بعد هم به خارجیها فروخته شد و دولت سلب مسئولیت کرد اینکه نشد کار ،دولت باید بیاید و در طلای طرزم و ارزیل و نوجه مهر و ... سرمایه گذاری کند در بحث توریسم هم اول باید دولت شروع کند و ... پیشنهادات این دوستمان همه را متوجه نمود که شاید هم بیجا نمی گوید و دولت باید در اینگونه مناطق ایفای نقش نموده و دیگران را برای سرمایه گذاری امیدوار سازد.

غیر از مهمانان محترم از سایر نقاط استان ،آقایان علیزاده،عباسیان طرزم، تنهائی ،حسینی و ... از خاروانا حضور داشتند.بدین وسیله از همه دوستانی که در این سفر همراهی کردند و زحمت کشیدند تشکر می کنم.

لازم می دانم از آقای حاج مقصود تنهائی ویژه تشکر نمایم چرا که ایشان همیشه در کنار مردم محترم دیزمار،برای جلب مساعدت مسئولین با همکاری مردم شریف ،پیشقدم بوده و برای اعتلای دیزمار در حد توانشان خدمت و تلاش می کنند.

 منبع: http://mardanagom.blogfa.com/post/172

شهر خاروانا :نگین تاریخ دیزمار قره داغ(2)

شهر خاروانا :نگین تاریخ دیزمار قره داغ(2)

به قلم: علی اکبرزاده مردانقم

حرکت از شهر خاروانا

چه بهتر که از شهر خاروانا تا ارتفاعات نشان کوه که حدودا" 3700 متر ارتفاع داشته و بعد از کوه سهند یکی از مرتفعترین ارتفاعات کشورمان می باشد سری هم به مناطق و ییلاقات خاروانا زده و بدون هرگونه دخل و تصرف خوانندگان را با آنها کمی آشناتر سازیم

از خاروانا به سوی جنوب که به ییلاقات عمومی گولر حرکت می کنیم مناطق زیر را مشاهده و از دیدنش لذت می بریم :

1- محل دیگاه و یا دریاچه که مردم معتقدند دریاچه ای وجود داشته است

2- کوه امیربابا

3- بت باشی (بند باشی)

4- هاچا تپه

5- محل هموار بولوندور(شاید محل استراحت بایندورخان(بیگ) بوده است)

6- گولر داغی(اطراف زیر چتر این کوه قرار گرفته و چون مخروطی در راس منطقه واقع شده است)

7- شیویتیللی

8- سیغبند

9- دیژیل دره ییلاقی

10- مال یاتاقی داغی

11- گوتورگه

12- مه له ت هوندور چمنی

13- چیچکلی ییلاقی

14- دیبکلی ییلاقی

15- قوروق چمنی

16- سوباتار ییلاقی (در اختیار اهالی مرزآباد)

17- قره قوچ که بلندترین نقطه نشان کوه است و بنام جله هم معروف می باشد و اهالی به همین نام نشان کوه را می شناسند یعنی جله و قره قوچ می گویند و هم اکنون این ارتفاعات آهکی دارای برف و یخچالهای قابل توجه است

سمت جنوب غربی این چشم اندازها به ییلاقات روستاهای ارزیل و گل آخور متصل می گردد و از شرق هم با ییلاقات مرزآباد همجوار می باشد و بخشی از آب آشامیدنی شهر خاروانا هم از ییلاق سوباتار تامین می شود که آبی بسیار گوارا و زلالی دارد

چشمه های قیزدیرما ،مه له ت هوندور،پیر،قوتلو،سیغبند،مصطفی،امیربابا،قیندیرقالی و ... از چشمه هائی می باشد که مسافرین و کوهنوردان را با روی باز و آب زلال پذیرائی کرده و طعم ذائقه انسان را بکلی تغییر می دهند نه از افزودنیهای شیمیائی خبری هست و نه کنتور نویس و مامور آب و فاضلابی ،بلکه دری از درهای بهشت است که به روی مردم طبیعت دوست گشوده شده است

گیاهان داروئی

در این منطقه هم بسیاری از گیاهان داروئی کشورمان روئیده و در اختیار مصرف کنندگان می باشد در بهاران پر باران این گیاهان در رنگهای متنوع ،کوهستان را زینت بخشیده و شالی از شالهای رنگین طبیعت را بر بام دیزمار می گستراند استشمام عطرهای مختلف و دل انگیز شما را به یاد عطر واوتکلن فروشان بازارهای پر رونق دنیا می اندازد با این فرق که آنها را زوالی زود هنگام در انتظار است ولی این عطر و بوی را دوامی به درازای هفته ها و ماهها و بلکه سالها می باشد

گیاه مه رو که گل بنفش دارد دارای سم کشنده بوده و برای حیوانات مضر می باشد

جه جیخ (جه جیق) که شبیه بالدیرقان معمولی است بسیار با ذائقه انسان سازگاری دارد

با این وصف نیازی به برشمردن دیگر گیاهان مربوطه ندیده و توجه شما را به روئیدنی های کم نظیر قره داغ در منابع مختلف ،معطوف می کنم

نظری گذرا به زمین شناسی منطقه(مباحث علمی نیاز به بررسی بیشتری دارد)

بعد از دوره کرتاسه از دوران دوم زمین شناسی و در دوره کواترنری در ادامه دوره ترشیاری – دور میوسن ،همزمان با آتشفشانیهای سهند - سبلان ،کوههای کامتال هم فعالیت داشته و گدازه های بازیک به داخل آهکهای کرتاسه پایانی نفوذ و چهره زمین شناختی منطقه را تغییر داده است

از به هم آمیختگی سنگهای آلکالن و آهک و در نتیجه دگرگونی سنگهای آهکی ،مرمر با کیفیت در منطقه تشکیل شده که معدن مرمر لیلاب از نشانه های آن می باشد و همچنین وجود آهکهای اوربیتولین دار و دو کفه های ها حکایت از آهکهای کرتاسه دارد با نفوذ مواد گدازه بازیک به داخل لایه ها و طبقات آهکی ،منطقه کاملا" تکتونیزه شده و در لایه های سطحی سنگهای خوش رنگ آهکی شکافها و درزهائی حاصل نموده است در کنار سایر پدیده های موجود طبیعت و همین درز و شکافها ،تشکیلات آهکی کرتاسه فوقانی در این منطقه دارای منابع آبی بسیار مناسبی است که چشمه های ارزیل و گل آخور از برونزدهای آن می باشد در همین تشکیلات می توان با حفر چاههای مطالعه شده بخشی از آب مورد نیاز منطقه را تامین نمود

عده ای از دانشمندان زمین شناسی هم معتقدند که دریای خزر ،دریاچه ارومیه و دیگر دریاچه های مسیر تا شبه جزیره بالکان باقیمانده دریای تتیس هستند که بر اثر کوزائی های مکرر ، بخش عظم دریای مذکور به خشکی گرائیده و اثراتی بسیار کوچک از آن به روزگار ما به یادگار مانده است که می توان منطقه دیزمار را هم در داخل همان نظریه گنجاند در این رابطه می خوانیم :

(در این فاز، دریای تتیس در شمال ایران خلق می شود که از آن با نام تتیس دوم یاد شد. در حقیقت باید خلق دریای تتیس و تحلیل رفتن آن و پدیده های وابسته، همانند حجم سترگ سنگ های آتشفشانی (اغلب بازالتی) را از پدیده های عمده این رخداد یاد کرد. گفته شد که پدیده های مهم این فاز از نوع کششی همراه با فعالیت آتشفشانی و خلق حوضه های دریایی و پیشروی و پسروی آنها بوده است).

با این حساب می توان ادعا کرد که حتی نام کشور تازه تاسیس مونته نگرو در شبه جزیره بالکان از نام قره داغ بزرگ گرفته شده و به صورت کنونی در آمده است این مناطق از دریای خزر تا کشورهای بالکان در داخل یک منطقه زمین شناسی نسبتا" بزرگی واقع شده اند و بعد از فعالیتهای خشن و غیر قابل تصور طبیعت به اشکال جغرافیائی امروزی در آمده و بعد از آن هم کشاکشهای سیاسی این مناطق عظیم را از همدیگر فاصله انداخته است

ادامه دارد

 منبع: http://mardanagom.blogfa.com/post/170

شهر خاروانا :نگین تاریخ دیزمار قره داغ(1)

شهر خاروانا :نگین تاریخ دیزمار قره داغ(1)

به قلم: علی اکبرزاده مردانقم

این هفته توفیقی مجدد حاصل شد تا در خدمت دوستان به شهر خاروانا و ییلاقات جنوبی آن سری زده و با مردمان خونگرم ،مومن و فکور ساعاتی را بیاساییم و نظری دیگر بر سرزمین اجدادی خویش بیندازیم

با اینکه از قدیم الایام شهر فعلی خاروانا در منطقه تاریخی دیزمار مرکزیت داشته است هم اکنون نیز به علت ارتقا منطقه به بخش ، شهر خاروانا مرکز دیزمار امروزی به شمار می رود بخش خاروانا از مجموع دهستانهای جوشین،ارزیل و خود خاروانا ،تشکیل یافته است بر اساس مطالعات انجام شده وسیله مورخ و دانشمند توانا جناب حجت الاسلام حافظ زاده ،میتوان ادعا کرد که خاروانا یکی از شهرهای به تاریخ پیوسته کناره های ارس در منطقه ماد نشین بوده است که امروزه از آن تاریخ و تمدن افتخار آفرین ،به یادگار مانده است و با این فرضیه ،خاروانا در کنار دیگر میراثهای ارزشمند نیاکانمان برای نسل حاضر،یادآور بخشی از خاطرات فراموش نشده اجدادمان می باشد که باید مفاهیم و متون این کتاب مدون تاریخی را پاس بداریم و برای سربلندی مردمانش از جان و دل بکوشیم

بارها اعلام شده است که هر دیزماری که بتواند در بازسازی آن همه اتفاقات تاریخی ،نقشی را ایفائ کند باید با داشتن یک سناریوی تدوین شده و انطباق یافته با رویداهای گذشته و نیازهای به حق آینده ،گام در پیش گذارد تا عظمت و عزت این دیار را باز گرداند و این جز با افزایش دانش و کسب اطلاعات لازم و پایمردی و داشتن مسئولیت موثر در سطوح بالاتر ،شاید به راحتی میسر نگردد

نگاهی مختصر به تاریخ خاروانا :

بدون هیچگونه تغییری بخشی از نتایج زحمات محققین محترم در اینجا آورده می شود

1- از کلمه خور + پسوند وانق تشکیل شده است که به معنی نگهبان خورشید می باشد

2- اگر خوروانق را کاخ زیبا و سفید معنی کنیم نشان آباد بودن آن در زمانهای سابق بوده است(بر اساس مطالب آورده شده در کتب تاریخی معتبر)

3- از طرف دیگر به قولی در زمان مادهای کوچک به فرماندهی آتورپات ،خاروانا ،نام قومی بوده است

4- در زمان سلجوقیان مرکز فرماندهی نظامی بوده که یکی از خوانین و بیگهای دیزمار هم فرمانده آن مرکز بوده است

5- در سده های ششم و هفتم هجری قمری ،مسجد جامع خاروانا احداث گردیده و در زمان قاجاریه( زمان سردار بزرگ آذربایجان مرحوم عباس میرزا ) تعمیر شده است معماری بنای مجلل و زیبای این مسجد نشانگراهمیت دینی و فرهنگی خاروانا می باشد

ساختار سیاسی و ...

جمعیت بخش در سرشماری سال 1385 ،19362 نفر و جمعیت شهر خاروانا 2512 نفر بوده است که نشان دهنده کاهش جمعیت نسبت به سالهای اوایل انقلاب است علی رغم اینکه بعد از انقلاب خدمات رسانی به روستاهای منطقه تقریبا" قابل قبول بوده است ولی نسبت به افزایش درآمد مردم توجه چندانی صورت نگرفته و همین مسئله در کنار سایر عوامل موجبات کوچ اهالی را فراهم آورده و منطقه را از وجود نیروهای کار آمدی که اکنون در سایر نقاط کشور مشغول خدمات دهی هستند بی بهره ساخته است و اغلب جوانان فعال و کاردان از دیزمار راهی شهرهای دیگر گردیده اند

این بخش از مجموع دهستانهای ارزیل ،جوشین و دیزمار مرکزی تشکیل یافته است و از بخش سابق ورزقان منتزع و به سطح بخش ارتقاع یافته است

شهر خاروانا از شمال با رودخانه ارس،نوردوز،کوه سر به فلک کشیده کامتال (کمتال،کانتال)،روستاهای پهناور،نوجه مهر(موجه میر)،دوزال،نظرکندی،تیلکری،دوست آشنا،خورآشا و از شمال شرقی با روستاهای نیمه دایر کلو و قره قیه و از شرق با روستاهای لیلاب ،سندآخور،نچق(نئچه)،میلی(مئیلی) ، مرزآباد و از شمال غرب با روستاهای دستجرد ،ایری سفلی ، سیه رود (سییاری)مرکز دهستان دیزمار غربی و از جنوب با شهرستان مرند همسایه است

موقعیت استثنائی خاروانا که از آب و هوای قشلاقی،معتدل و ییلاقی برخوردار است در محال بزرگ قره داغ یک پدیده محسوب میشود

مشاغل منطقه :

مردم این منطقه به کشاورزی ،باغداری،زنبورداری،دامداری ،تجارت،صنایع دستی ،صنایع چوب و ... مشغول بوده که بعلت پائین بودن سرانه برداشت از واحد هکتار در اراضی دیم منطقه ،دست رنج قابل قبولی بدست نمی آورند

حیفم آمد که اشاره ای به صنعت چوب منطقه که یکی از آن صنعت موبل و سرویسهای مورد استفاده در منازل مردم است اشاره نکرده باشم صنعتگران خوش سلیقه دیزمار بعد از ساخت پلاتفرم موبلمان و انتقال آن به شهرهای کشورمان و بویژه تهران ،ارزش افزوده مناسبی از این طریق کسب می کنند

کشاورزی ،زنبورداری و باغداری دیزمار :

با توجه به میزان تقریبی آورد رودخانه حاجیلار که حدود 70 میلیون مترمکعب در یک سال آبی می باشد مقدمات مطالعات سد قره قیه از سال 1376شروع گردید تا بیش از 7000 هکتار از اراضی خاروانا،ملک،ورزقان،دستجرد،لیلاب،پهناور،تیلکری،دوزال،نوجه مهر،ایری سفلی و ... از آب پایین دستی این سد مشروب گردند و با اینکه احداث این سد با تاخیرهای ناباورانه مواجه شده است ولی بعد از اتمام پروژه سد و احداث کانالهای آب رسانی به اراضی موصوف که ایکاش از هم اکنون شروع می شد برداشت محصول از واحد هکتار افزایش یافته و بر درآمد مردم تاثیرات قابل توجهی را خواهد گذاشت منطقه دیزمار مستعدترین خاک زراعی را دارد که در صورت تامین آب و اصلاح باغات و مزارع از وضعیت موجود سنتی، بالاترین درآمد را نصیب مردم شریف منطقه خواهد ساخت

از آب سد قره قیه در کنار مصارف کشاورزی بایستی مصارف صنعتی را هم مد نظر قرار دهیم که بایستی شهروندان دیزمار با اخذ مجوزهای لازم نسبت به سرمایه گذاری در واحدهای صنعتی همت گمارند مسئولین ذی ربط هم لازم است با لحاظ داشتن اولویت این منطقه در راهنمائی جدی مردم اقدامات لازم را به عمل آورند تا تحول در خور این دیار به وقوع پیوندد انتقال آب در آینده به معدن مس سونگون هم در همین ردیف بوده که اولویت دادن به واحدهای خصوصی بایستی در اولویت بوده باشد

عسل طبیعی دیزمار بویژه خود خاروانا از قدیم شهرت خوبی داشته است که با توسعه این صنعت می توان در ارتفائ درآمد و کیفیت زندگی مردم نقش و جایگاه مناسبی را تعریف نمود

ادامه دارد

منبع: http://mardanagom.blogfa.com/post/168

باران گرد و خاک، ارمغان بی سوادی جغرافیایی ماست

باران گرد و خاک، ارمغان بی سوادی جغرافیایی ماست

به قلم: جعفر خضوعی اهر

فهم و انديشه جغرافيايي و زيست محيطي به ما نشان مي دهد كه زمين سيستمي يكپارچه با اجزا و عناصر مختلف است كه با هم ارتباط و تعامل دارند و بيت« چو عضوي به درد آورد روزگار،‌ دگر عضوها را نماند قرار» اينجا مصداق روشني پيدا مي كند. چنين نيست كه در آمريكا گازهاي گلخانه اي توليد شود و در اين سوي دنيا يك زارع و يك دامدار از آسيب آن در امان باشد. چنين نيست كه در فرادست و سرشاخه هاي فرات سدها بسازند در تركيه و تالاب هاي عراق همچنان زنده بمانند و چنين نيست كه وقتي تالاب هاي عراق خشك شدند، ايران از اين رويداد در امان بماند. امروز بارش گرد و خاك عراق در ايران آموزش اصل بسيار مهم حاكم بر طبيعت است، اگر دانش آموز خوبي باشيم. طبيعت قانون و نظم دارد و دستكاري در آن براي انسان گران تمام مي شود. باران هميشه براي ما پيك پاكيزگي بوده است و امروز وقتي باران مي بارد خودروهايمان انگار با گل استتار شده اند. حالا چه بلايي سر درختان و گياهان آمده است با اين همه ريزش خاك. و حالا تصور گرد و خاك كردن درياچه اروميه براي ما آسان شده است. وقتي خاك عراق در تبريز و اهر (و کل قره داغ) بحران ايجاد مي كند، نمك اروميه چه بحراني كه نمي تواند به بار آورد. و دير نيست كه با چشم خود شاهد نابودي جنگل هاي ارسباران باشيم و آن روز به ياد خواهيم آورد هشدارهاي كارشناسان و دلسوزان را! چيزي كه آن گاه بسيار دير شده است.

منبع: http://www.kh1353.blogfa.com/post-391.aspx

ماجرای اغفال دخترک قره‌داغی و فراری دادن وی از خانه توسط یک افغانی روباه صفت در چت روم

ماجرای اغفال دخترک قره‌داغی و فراری دادن وی از خانه توسط یک افغانی روباه صفت در چت روم

نویسنده: یوسف دیزماری

متن زیر در پی دریافت گزارشی از شهر(ک) خاروانا نگاشته شده است و سعی بر این است که به خانواده‌ها هشداری داده باشم تا مواظب فرزندان خود باشند.

چت روم‌ها گرچه در ظاهر جوانان را از ولگردی در بیابان‌ها و خیابان‌ها به کافی‌نت‌ها و خانه‌ها سوق می‌دهد اما نه تنها هیچ دردی را دوا نمی‌کنند بلکه بر مشکلات فردی و اجتماعی می‌افزایند.یک جوان و نوجوان روستایی و شهرستانی که دارای قلبی صاف است وقتی پشت رایانه قرار می‌گیرد و شروع به چت می‌کند حرف‌های طرف مقابل را باور می‌کند.در حالیکه امکان دارد طرف مقابل پیر زن یا پیر مرد و یا هم جنس وی باشد.در چت روم‌ها چه بسیارند مردان بیکار کم سواد میانسالی که خود را پسر متمول و تحصیلکرده 25 ساله معرفی می‌کنند یا چه بسیارند زنان میانسالی که خود را دختر تحصیلکرده 18 ساله متعلق به یک خانواده سرشناس معرفی می‌کنند.حتی ممکن است طرف مقابل مرد باشد که خود را دختر معرفی کند و ...این‌ها شگردهای چت کنندگان است که دام می‌گسترانند و طعمه را به سوی دام می‌کشانند و زندگی و آبروی یک خانواده و یک قبیله را از بین می‌برند.در یکی از این چت روم‌ها دختری از سادات جلیله طایفه میر رزاقلی ساکن در شهر(ک) خاروانا با پسری افغانی آشنا شده است.پسر روباه صفت با حرف‌های فریبنده شماره تلفن همراه ایرانسل دختر ساده لوح را گرفته و پس از چندین بار تماس تلفنی موفق شده تا دخترک را از خانه فراری و روانه شهر مرند کند.دخترک بدون توجه به عواقب خطرناک فرار از خانه و برخورد ناصحیح خانواده در صورت برگشت به منزل، ناچار شده تا از آنجا با پسر روباه صفت افغانی به تهران فرار کند.با پیگیری مکرر مراجع انتظامی و قضایی محل اختفای آنها در تهران مشخص گردید و دخترک ناچار شد در کنار کسی که برگه اقامت ندارد و در هر لحظه امکان دارد توسط نیروی انتظامی به افغانستان برگردانده شود تا آخر عمر بسازد و بسوزد.ای کاش خانواده‌های شهرستانی و روستایی ما بستر تربیتی چت کردن در اینترنت و مکالمه تلفنی بویژه با خط ایرانسل را فراهم می‌کردند تا شاهد کلاهبرداری، اغفال دختران و پسران،تدلیس در ازدواج و ... نمی‌شدیم.
منبع: http://www.dezmar.blogfa.com/post-432.aspx